کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

عشق رفتار خوبی با یک دوست نیست + ریچارد براتیگان

عشق رفتار خوبی با یک دوست نیست
آن را برایت آرزو نمی کنم
نمی خواهم چشم هایت را گمشده ببینم
در روزی بارانی
گمشده در جیب بی انتهای...
آنها که هیچ چیز را به یاد نمی آورند!

عشق رفتار خوبی با یک دوست نیست
نمی خواهم عاقبتت این باشد
که جنازه ات مثل تکه پاره های مرمر
بپاشد بر معماری کسانی که
از پرنده های زمین‌گیر پل می سازند

عشق رفتار خوبی با یک دوست نیست
کارهای خیلی بهتری داری
از این که ببینی احساست فروخته می شود
مثل چراغ جادو
به کسی که بدنش هیچ نوری ندارد.

"ریچارد براتیگان"

 

(ریچارد براتیگان 1935-1984 ، نویسنده و شاعر آمریکایی)

 

برگرفته از کانال: باران دل

@baran_e_del

هیچ چیز در دنیا بدتر از معمولی شدن - فرشته رضایی

هیچ چیز در دنیا
بدتر از معمولی شدن برای کسی نیست
تبدیل به روزمرگی شدن
از اینکه حضورت برای یک نفر بشود
مثل مسواک زدن
مثل شانه کردن
که اگر حوصله داشت سراغت را بگیرد

و اگر نداشت بگوید بماند برای بعد،
دیر نمی شود!

به خودتان احترام بگذارید
با کسی بمانید که اولویتش باشید
که برایش دغدغه بشوید
کسی که هر لحظه یادتان در خاطرش رژه برود
کسی که به کار، به خواب و استراحتش بگوید:

بایستید …!
اول "او"!

 

"فرشته رضایی"

 

برگرفته از کانال: باران دل

@baran_e_del

باید به دهان تو رجوع کرد - مهسا رهنما

باید به دهان تو رجوع کرد
لبخندت را بوسید
پنجره ی روحت را
آنجا که خواب از سر خیالم پراند
آنجا که بوسه غرق بود در ابدیت

 

بگو چندبار می توان عاشق یک لبخند شد؟
می توان غنچه ای را چید
باز در حسرت دیدنش جان داد؟

 

لبخندت را می بوسم
آنجا که هنوز عشق در اتفاق می افتد
حالا آغشته ام کن به روحت
یا با من دهانم را شریک شو.

 

"مهسا رهنما"

 

برگرفته از کانال: باران دل

@baran_e_del



لینک وبسایت شاعر: mahsarahnamaa.ir

 

به کسانی که دوستشان دارید - دالایی لاما

به کسانی که

دوستشان دارید

بالی برای پرواز

ریشه ای برای برگشتن

و دلیلی برای ماندن بدهید.

 

"دالایی لاما"

 

برگرفته از کانال: باران دل

@baran_e_del


ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺩﻭﺭ ﺧﻮﺩ ﯾﮏ ﺩﯾﻮﺍﺭ-ﮊﺍﻥ ﭘﻞ ﺳﺎﺭﺗﺮ

ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺩﻭﺭ ﺧﻮﺩ ﯾﮏ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﮐﺸﯿﺪ،
ﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺕ ﺩﻭﺭ ﮐﻨﯽ،
ﺑﻠﮑﻪ ﺑﺒﯿﻨﯽ ﭼﻪ ﮐﺴﯽ
ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﺪﻧﺖ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺭﺍ ﺧﺮﺍﺏ ﻣﯿﮑﻨﺪ!

"ﮊﺍﻥ ﭘﻞ ﺳﺎﺭﺗﺮ"
از کتاب: دست های آلوده

ترجمه جلال آل احمد


صدای تو

شب رسیده است
و ستارگان سلامی دوباره می کنند
و من در جستجوی صدایی از تو
کهکشان را ورق می زنم!

تو صدای بی تشبیه جهان این زنی
آن جا که هیچ کس شبیه تو نبود!

آن زمان که در قلبش،
در گمنامی مطلق به سر می بردی!

صدای تو بوسیدنی است
صدای تو در آغوش گرفتنی است!
صدای تو،
برخورد موج ها بر صخره هاست!

 

"لیلا هنگروانی"

 

انگشتانت بوی انار می دهند-فریده برازجانی

انگشتانت

بوی انار می دهند

بهشت را

دانه

دانه

بر لبانم بگذار.

 

"فریده برازجانی"

خورشید هر صبح از پلک هایت می تابد-سمیه طهماسب

خورشید هر صبح از پلک هایت می تابد

اشک هایت راهی دریاچه ای می شوند

که هزار بار در آن ستارگان را شمرده ام...

و می دانم پرندگان

هر فصل با نگاهت کوچ می کنند...

و فصل ها با خواب هایی که می بینی

عوض می شوند...

و ماه ها، ماه ها... با...

ببخش عزیزم

ادامه اش را به یاد ندارم

از من نخواه پنجره را باز کنم

من از چشم های تو افتاده ام

و حالا دیگر

دنیا باید جای ترسناکی شده باشد.

 

"سمیه طهماسب"

 

برگرفته از وبلاگ: سه نقطه های دلم

http://noghtehchinhayedelam.blogfa.com

 

ماه دوست داشتنی من-1-زهره غفاری

سه شعر از زهره غفاری:


ماه دوست داشتنی من!

در این سرزمین هیچ کس مثل تو تکرار نخواهد شد
هیچ کس، هیچ کس به ترکیب خوش رنگی تو تکرار نخواهد شد
تنهایی این روزهایم آسمانی می خواهد

به خوش رنگی آغوش تو...

***

ماه دوست داشتنی من!
مرزهایی که بین من و تو فاصله انداخته

با مهر سکوت تو پرتر می شود
بیا مهرش را بشکن
شاید سبک شد پاقدم این فاصله و

همه چیز بین من و تو از نو آغاز شود.

***

ماه من!
آنقدر شاعرانه هایت زیباست

که تمام کلمات به احترامت پیوسته می ایستند
و تنها منم که مدتها دور شاعرانه ات می گردم و

نمی توانم بلندترین عاشقانه هایت را درست معنا کنم...

 

"زهره غفاری"


دلتنگم - فرشته اقتداری

به خیالت بگو
سر به سرم نگذارد
سر به شانه ام گذارد
سخت دلتنگم

"فرشته اقتداری"

دوباره دوستت خواهم داشت

دوباره سنگ زاده خواهم شد
و باز تو را ای زن دوست خواهم داشت

دوباره باد زاده خواهم شد
و باز تو را ای زن دوست خواهم داشت
 
دوباره موج زاده خواهم شد
و باز تو را ای زن دوست خواهم داشت
 
دوباره آتش زاده خواهم شد
و باز تو را ای زن دوست خواهم داشت

دوباره مرد زاده خواهم شد
و باز تو را ای زن دوست خواهم داشت

"خوان رامون خیمنس"

(شاعر اسپانیایی)
مترجم: مهدی فتوحی

 

برگرفته از وبلاگ: قلب من چشم تو

http://negahi-yadi.blogsky.com/

 

نهان دل

گفتی که از نهان دلت باخبر نیَم!

 تو در دلی!

کدام نهان بر تو فاش نیست؟

 

"طالب آملی"

 

برگرفته از کانال "باران دل"

@baran_e_del


همه خاطرات تو

از چمدانت بیش از خودت گلایه دارم

آنقدر بزرگ بود

که همه روز های خوبم را بردی

آنقدر کوچک بود

که همه خاطراتت را جا گذاشتی...

 

"پدرام مسافری"

مرا با حقیقت بیازار

مرا با حقیقت بیازار

اما هرگز با دروغ

آرامم نکن!

 

"رومن رولان"

 

 

رومن رولان (Romain Rolland)‏ (۱۸۶۶- ۱۹۴۴) نویسنده فرانسوی.


بود آیا که خرامان ز درم بازآیی؟

بود آیا که خرامان ز درم بازآیی؟

گره از کار فروبستهٔ ما بگشایی؟

 

نظری کن، که به جان آمدم از دلتنگی

گذری کن: که خیالی شدم از تنهایی

 

گفته بودی که: بیایم، چو به جان آیی تو

من به جان آمدم، اینک تو چرا می‌نایی؟


"عراقی"

--------------------------------------------------------


متن کامل شعر:

 

بود آیا که خرامان ز درم بازآیی؟

گره از کار فروبستهٔ ما بگشایی؟

 

نظری کن، که به جان آمدم از دلتنگی

گذری کن: که خیالی شدم از تنهایی

 

گفته بودی که: بیایم، چو به جان آیی تو

من به جان آمدم، اینک تو چرا می‌نایی؟


بس که سودای سر زلف تو پختم به خیال

عاقبت چون سر زلف تو شدم سودایی

 

همه عالم به تو می‌بینم و این نیست عجب

به که بینم؟ که تویی چشم مرا بینایی

 

پیش ازین گر دگری در دل من می‌گنجید

جز تو را نیست کنون در دل من گنجایی

 

جز تو اندر نظرم هیچ کسی می‌ناید

وین عجب تر که تو خود روی به کس ننمایی

 

گفتی: "از لب بدهم کام عراقی روزی"

وقت آن است که آن وعده وفا فرمایی.

 

"عراقی"

 

برگرفته از کانال:
@baran_e_del

بفرما به سرایم

یا بفرما به سرایم
یا بفرما به سَر، آیم

غرضم وصل تو باشد
چه تو آیی، چه من آیم

گر بیایی دهمت جان
ور نیایی کُشَدم غم

من که بایست بمیرم
چه بیایی، چه نیایی

"کشکول طبسی"

برگرفته از کانال:
@raziel_kh

مثل کوهیم

مثل کوهیم و از این فاصله هامان چه غم است
لذت عشق من و تو نرسیدن به هم است

ما دو مغرور، دو خودخواه، دو بد تقدیریم
عاشقى کردن ما شرح عدم در عدم است

مثل یک تابلوى نیمه ى نفرین شده اى
دست هر کس که به سوى تو بیاید قلم است

عشق را پس زدى اى دوست ولى پیش خدا
هر که از عشق مبّرا بشود ، متهم است

مى روى دور نرو قبل پشیمان شدنت
فکر برگشتن خود باش و زمانى که کم است

قبل رفتن بنشین خاطره اى زنده کنیم
بنشین چاى بریزم ، بنشین تازه دم است

"سید تقی سیدی"

برگرفته از کانال:
@raziel_kh

هیچ می‌گویی اسیری داشتم ...

هیچ می‌گویی
اسیری داشتم حالَش چه شد...؟

خسته‌ی من نیمه جانی داشت،
احوالش چه شد؟

"محتشم کاشانی"

برگرفته از کانال:
@raziel_kh

نگاهت می کنم

نگاهت می کنم
حواست به من نیست!
و من
 
دوستت دارم را تکرار می کنم
نگاهت می کنم
حواست به من نیست!
بسان برگ خشکی
توی دست باد،
که هرچه بیشتر برقصد
زودتر از چشم درخت خواهد افتاد...

"صفا سلدوزی"

حرفی از آسمان نیست

حرفی از آسمان نیست،
حرفی ازینکه آغوشت را بغل کنم و اوج بگیرم نیست...
این پرنده همان شب رفتنت،
بالهایش را زیر باران جا گذاشت و خانه نشین شد!
و زندگی در آنجا چشمهایش را بست
که هزار پرنده در پلک هایش غرق شدند!
حالا سالهاست این پرنده ی غمگین
مثل یک آدم معمولی زندگی می کند...
هر شب ماه را از خانه اش بیرون می کند
هر شب برای خودش دلتنگی دم می کند
هر شب با یک طعم جدید
نبودنت را به خورد رویاهایش می دهد!
عزیزم...
امشب هم بی بال و پر در خیالت اوج می گیرم
قرارمان سر ساعت گریه های همیشگی ام
امشب،
با طعم جدیدی از انتظار منتظرت هستم...


"صفا سلدوزی"