کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

باید به دهان تو رجوع کرد - مهسا رهنما

باید به دهان تو رجوع کرد
لبخندت را بوسید
پنجره ی روحت را
آنجا که خواب از سر خیالم پراند
آنجا که بوسه غرق بود در ابدیت

 

بگو چندبار می توان عاشق یک لبخند شد؟
می توان غنچه ای را چید
باز در حسرت دیدنش جان داد؟

 

لبخندت را می بوسم
آنجا که هنوز عشق در اتفاق می افتد
حالا آغشته ام کن به روحت
یا با من دهانم را شریک شو.

 

"مهسا رهنما"

 

برگرفته از کانال: باران دل

@baran_e_del



لینک وبسایت شاعر: mahsarahnamaa.ir

 

به کسانی که دوستشان دارید - دالایی لاما

به کسانی که

دوستشان دارید

بالی برای پرواز

ریشه ای برای برگشتن

و دلیلی برای ماندن بدهید.

 

"دالایی لاما"

 

برگرفته از کانال: باران دل

@baran_e_del


نازار دلی را که تو جانش باشی - ابوسعید ابوالخیر

نازار دلی را که تو جانش باشی

معشوقه پیدا و نهانش باشی


زان می ترسم که از دل آزردن تو

دل خون شود و تو در میانش باشی.

 

"ابوسعید ابوالخیر"


دانی که به دیدار تو چونم تشنه - مولانا

دانی که به دیدار تو چونم تشنه
هر لحظه که بینمت فزونم تشنه


من تشنة آن دو چشم مخمور توام
عالم همه زین سبب به خونم تشنه

 

"مولوی"

------------------------------------------------------------

 

پی نوشت: این شعر در سایت گنجور بدین صورت آمده است:

 

وه وه که به دیدار تو چونم تشنه

چندانکه ببینمت فزونی تشنه

من بندهٔ آن دو لعل سیراب توام

عالم همه زانست به خونم تشنه.

 

استاد شجریان در تصنیف "نازار دلی" این شعر را بدین صورت (دانی که به دیدار تو چونم تشنه ...) اجرا کرده است. سابقه دارد که خوانندگان ترانه را برای بهتر شدن در دستگاه تغییر می دهند و شاید این نیز از همان موارد باشد. استاد شجریان این رباعی مولوی را با یک رباعی دیگر از ابوسعید ابوالخیر ترکیب و اجرا کرده است:

 

نازار دلی را که تو جانش باشی *

معشوقه پیدا و نهانش باشی

زان می ترسم که از دل آزردن تو

دل خون شود و تو در میانش باشی

*

دانی که به دیدار تو چونم تشنه
هر لحظه که بینمت فزونم تشنه

من تشنة آن دو چشم مخمور توام
عالم همه زین سبب به خونم تشنه.


*: در سایت گنجور بدین صورت آمده است: مآزار دلی را ...


عمر ما را مهلت امروز و فردا - شهریار

عمر ما را مهلت امروز و

فردای تو نیست

من که یک امروز مهمان توام

فردا چرا!؟

 

"شهریار"


متن کامل شعر


چه مبارک است این غم - هوشنگ ابتهاج

چه مبارک است این غم که تو در دلم نهادی

به غمت که هرگز این غم ندهم به هیچ شادی

 

ز تو دارم این غمِ خوش، به جهان از این چه خوشتر

تو چه دادی ام که گویم که از آن به ام ندادی؟

 

"هوشنگ ابتهاج"

------------------------------------

 

متن کامل شعر:

  ادامه مطلب ...

سخن‌ها دارم از دست تو - سعدی

سخن‌ها دارم

از دست تو در دل ...

ولیکن در حضورت

بی زبانم.

 

"سعدی"


سخن‌ها دارم از دست تو - سعدی


شب نیست که در فراق رویت - سعدی

شب نیست که در فراق رویت

زاری به فلک نمی‌رسانم

 

آخر نه من و تو دوست بودیم

عهد تو شکست و من همانم.

 

"سعدی"


سخن عشق تو - سعدی

سخن عشق تو

بی آن که برآید به زبانم

رنگ رخساره خبر می‌دهد

از حال نهانم.

 

"سعدی"

 

متن کامل شعر در ادامه مطلب

   ادامه مطلب ...

ندیده‌ ام رخ خوب تو - عراقی

ندیده‌ ام رخ خوب تو، روزکی چند است

بیا، که دیده به دیدارت آرزومند است

 

یکی گره بگشای از دو زلف و رخ بنمای

که صدهزار چو من دلشده در آن بند است.

 

"عراقی"

 -----------------------------------------

 

متن کامل شعر:

 

ادامه مطلب ...

چنین که من ز فراق تو - عراقی

چنین که من ز فراق تو

بر سر آمده‌ام...

گرم تو دست نگیری

کجا توان برخاست؟

 

"عراقی"


ماه دوست داشتنی من-6-زهره غفاری

ماه دوست داشتنی من!
مدتی ست با شاعرانه ات خلوت کرده ام. دست در گردن واژه هایش انداخته ام و آن ها را عاشقانه می بوسم. واژه هایی که بوی انگشتان تو را می دهند. واژه هایی که تن پوششان علاقه ایست دردناک. نمی دانم چطور احساس این لحظه هایم را برایت بیان کنم. در میان چشمان بارانی ات که معصومانه برقامت تمام کلماتت پیچیده است تا شاعرانه ترین دلتنگی ها را برایم درد و دل کند از خجالت آب شدم....

ماه من! بعضی روزها دلم عجیب برای آسمان چشمانت تنگ می شود. بعضی روزها عجیب دلنوشته هایم برایت احساساتی می شوند. همان احساسی که چند وقتی است که پابند توست. همان احساسی که برای تو سر و دست می شکند. حتی در سکوت های شیرینت. حتی اگر حواست به من نباشد.  این روزها جای خالی ات درد پایان ناپذیری ست که از تو دور افتاده ام. این روزها احساسم دلش می خواهد دوره بیفتد و همه فاصله ها را از سر راه بردارد. ماه من! دلم بد قلق شده است از بس که دلتنگی به خوردش رفته است. باز بهانه عطر پیراهن سفیدت را می گیرد. ای کاش می دانستی که چقدر جای خالی احساست به چشم احساسم می آید...

 

"زهره غفاری"

چه نزدیک است جان تو به جانم - مولانا

چه نزدیک است جان تو به جانم

که هر چیزی که اندیشی بدانم

 

"مولانا"


چه نزدیک است جان تو به جانم

عمر من است زلف تو - سعدی

عمر من است زلف تو بو که دراز بینمش

جان من است لعل تو بو که به لب رسانمش

 

"سعدی"


گر دوست می‌آید برم - سعدی

گر دوست می‌آید برم یا تیغ دشمن بر سرم

من با کسی افتاده‌ام کز وی نپردازم به کس

 

با هر که بنشینم دمی کز یاد او غافل شوم

چون صبح بی خورشیدم از دل بر نمی‌آید نفس

 

"سعدی"