اتاقم را که به خاطر می آوری؟!
پر از تکه های کاغذ
فیلترهای سیگار
و تختِ دو نفره ای
که همیشه
یک نفر روی آن می خوابد
تو همیشه نق می زدی
حالا اما
نیستی که بگویی
جمع کن خودت را!
از: علی درویش
عاشقت نیستم!
حتی اگر
به شیشه آبی که هر روز
بی لیوان سر می کشی
حسادت کنم!
یا به هر شی مسخره ای
که از من
به تو
نزدیک تر است!
از: علی درویش
+ فکر کنم این شعر رو باید بیش از یک بار بخوانید تا منظور شاعر و لحن شعر رو بدرستی درک کنید. برای من که اینطور بوده! :)