خودم را قانع می کنم
که شاید نمی خواند
که شاید به گوشش نمی رسد
که شاید مردمِ شهر خبردارش نمی کنند
از حجمِ دلتنگى ام
مگر می شود
یک نفر جان دادنَت را ببیند
بداند مخاطبِ تمامِ شعرهایش هستى و
سراغَت را نگیرد...؟!
"علی قاضی نظام"
من و تو
به یکدیگر محتاجیم...
ما علت و معلولیم
ما لازم و ملزومیم
تمامِ آدمهاى شهر را هم زیر و رو کنى
اول و آخرش
اسمت
کنارِ اسمِ من معنا پیدا میکند!
"علی قاضی نظام"
و تا میتوانى فاصله بگیر
دست بزن زیرِ چانه ات و از دور تماشایش کن
تحلیلش کن
ببین اصلاً ارزشش را دارد برگردى دوباره...؟
گاهى آنقَدر غرق میشویم در رابطه هایمان
که کور میشویم!
کر میشویم!
فاصله
همیشه هم بد نیست!
"علی قاضی نظام"