روح من سالهاست
منتظر است
منتظر یک اتفاق
اتفاقی که بیافتد:
"افتادن تو در آغوش من"
منی که جسمش را به سختی میخواباند
خوابیدنی که در آن روح من سالهاست که بیدار است
بیداریای که دلیلش تو هستی
تویی که نبودنت هزار ساعت تنهایی است
تنهایی گفتن ندارد
همه خوب میدانند از چه میگویم
"امیر دریا"