کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

آن شب که ترا با دگری دیدم - ابوالحسن ورزی

آن شب که ترا با دگری دیدم و رفتم
چون مرغ شب از داغ تو نالیدم و رفتم

مانند نسیمی که نداند ره خود را
دامن ز گلستان تو برچیدم و رفتم

یا همچو شعاعی که گریزنده و محوست
بر گوشه ی دیوار تو تابیدم و رفتم

ای کوکب تابنده ی دولت! تو چه دانی
کز این شب تاریک چه ها دیدم و رفتم؟

ای شمع! که در خلوت او اشک فشانی!
بر گریه ی بیجای تو خندیدم و رفتم

آن روز که دور از نگه مست تو گشتم
چون اشک تو، در پای تو غلتیدم و رفتم

آغوش تو چون محرم راز دگری بود
پیوند دل از عشق تو ببریدم و رفتم

هر نغمه که برخاست از این بزم غم آلود
غیر از سخن عشق تو، نشنیدم و رفتم

ای باد که بازست به رویت در این باغ!
این خرمن گل را به تو بخشیدم و رفتم.

"ابوالحسن ورزی"

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد