یلدا شبی
ست مُردد
میان رفتن و ماندن، که نمی داند
ما را کنار هم تماشا کند یا به آغوش صبح برسد!
یلدا شبی ست کوتاه
که از حسادت موهای تو کش می آید به تن ماه!
یلدا شبی ست عاشق
که شعرهایم را با عطر پیرهنت
برای یک دنیا می خواند!
یلدا شبی ست دلتنگ
که پشت پنجره با صدای مرغ سحر سیگار می کشد!
یلدا شبی ست رویایی
وقتی قرار است برای تماشا کردن تو از راه بیاید!
یلدا شبی ست که بیشتر دوستت خواهم داشت
طولانی تر کنارم خواهی ماند
و دیرتر پشت پلکهایم به خواب خواهی رفت!
یلدا معجزه ای ست که به عشق ایمان بیاوریم
پس دوستم داشته باش
شبیه یلدا
با طعم عشق
با عطر ترنج.
"منتسب به حامد نیازی"
----------------------------------------------------
پ.ن: این شعر در فضای مجازی به نام آقای نیازی منتشر شده است. اما من منبع موثقی برایش پیدا نکردم. در کانال تلگرام آقای نیازی هم نیست!