کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

نمی خواهم که جان گویم ترا - هلالی جغتایی

جان خوشست، اما نمی خواهم که جان گویم ترا

خواهم از جان خوشتری باشد، که آن گویم ترا

جان من، با آنکه خاص از بهر کشتن آمدی

ساعتی بنشین، که عمر جاودان گویم ترا

"هلالی جغتایی"

 

متن کامل شعر در ادامه مطلب  

جان خوشست، اما نمیخواهم که: جان گویم ترا

خواهم از جان خوشتری باشد، که آن گویم ترا

من چه گویم کانچنان باشد که حد حسن تست؟

هم تو خود فرماکه: چونی، تا چنان گویم ترا

جان من، با آنکه خاص از بهر کشتن آمدی

ساعتی بنشین، که عمر جاودان گویم ترا

تا رقیبان را نبینم خوشدل از غمهای خویش

از تو بینم جور و با خود مهربان گویم ترا

بسکه میخواهم که باشم با تو در گفت و شنود

یک سخن گر بشنوم، صد داستان گویم ترا

قصه دشوار خود پیش تو گفتن مشکلست

مشکلی دارم، نمیدانم چه سان گویم ترا؟

هر کجا رفتی، هلالی، عاقبت رسوا شدی

جای آن دارد که: رسوای جهان گویم ترا

"هلالی جغتایی"

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد