من طولانی ترین شعرم را
در یلدای چشمان تو سروده ام
و مهرم را در چند قدمی یادت
در
سپیدی اولین برف زمستانی نثارت می کنم
و تو
خواهی فهمید
که در پس هر شب سیاه یلدایی
از خاطرات نوازشت برپاست
چه راههای طولانی
که در یلدای پیش رو
باید
با تو قدم بزنم
چه
حافظ ها
که باید با یاد تو تفال بزنم
و چه دلگرمی ها
که در سردترین فصل سال
تقدیمت می کنم.
"مریم فرهمندی"
از کتاب: ساعت شنی / چاپ اول، پاییز 1396