کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

نامه های عاشقانه فروغ – 2

عزیز نازنیم... از این جا که من خوابیده‌ام دریا پیداست. روی دریاها قایق‌ها هستند و انتهای دریا معلوم نیست. اگر می‌توانستم جزئی از این بی انتهایی باشم، آن وقت می‌توانستم هر کجا که می‌خواهم باشم. بالای خانه‌ی تو باشم. جلوی شیشه‌ی ماشینت بایستم و نگاهت کنم. از درخت‌هایت پائین بریزم و زیر پایت آرام بگیرم. ...

تو چشمه‌ی طهارت من هستی. چیزی هستی که رویم جاری می‌شوی و پاکیزه‌ام می‌کنی. نجاتم می‌دهی. از دست بَدی‌های خودم نجاتم می‌دهی. تو اگر حتی دشمنم هم باشی تنها دشمنی هستی که می‌توانم به او اعتماد کنم. شاهی، من بی تو نمی‌توانم زندگی کنم. این را بدان. بی تو فقط روز را می‌گذرانم. مثل غربتی‌ها که زمین ندارند و سرگردانند. این زندگی کردن نیست. هیچ کدام از این رنگ‌ها مرا فریب نمی‌دهد. راضی نمی‌کند. این انتظار زندگی کردن را کشیدن است.

"از نامه های عاشقانه فروغ به ابراهیم گلستان"

بیشتر بخوانید: حقایقی درباره فروغ فرخزاد و ابراهیم گلستان

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد