کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

ای کاش می توانستم بگویم - خلیل جبران

ای کاش می توانستم بگویم

که با من چه می کنی

تو جانی در جانم می آفرینی

تو تنها سببی هستی

که به خاطر آن

روزهای بیشتر

شب های بیشتر

و سهم بیشتری

از زندگی می خواهم

تو به من اطمینان می دهی

که فردایی وجود دارد.


"جبران خلیل جبران"


نظرات 18 + ارسال نظر
/// سه‌شنبه 31 تیر‌ماه سال 1399 ساعت 04:39 ق.ظ

فقط بگو مردی یا زنده ای

زنده

سمیرا بانو چهارشنبه 25 تیر‌ماه سال 1399 ساعت 02:07 ب.ظ

دست هایِ تو
تصمیمم بود
باید می گرفتم و دور می شدم...

▪محمد شمس لنگرودی

Raha جمعه 20 تیر‌ماه سال 1399 ساعت 12:18 ق.ظ

پس کجایین ؟؟؟

در گیر و داااااار زندگی!

مهتاب دوشنبه 16 تیر‌ماه سال 1399 ساعت 03:46 ب.ظ

وقتی عاشق می شوم

پادشاهِ زمانم

زمین را با همه ی داشته هایش فتح می کنم

و خورشید را

زیر گامهای اسبم درمی آورم.

وقتی عاشق می شوم

امپراتور فارس بنده ام می شود

و سرزمین چین

قلمرو چوگانم،

دریاها را جابجا می کنم

و اگر بخواهم

ستاره ها را می ایستانم!

وقتی عاشق می شوم

نوری می شوم سیال

که چشمی را یارای دیدنم نیست

و سروده هایم

باغ ابریشم و ریحان می شوند



وقتی عاشق می شوم

از انگشتانم چشمه ها می جوشند

و بر زبانم

سبزه ها می رویند

وقتی عاشق می شوم

از گردونه ی زمان

بیرون می زنم!


نزار_قبانی برگردان یدالله گودرزی

زینب شیخی جمعه 6 تیر‌ماه سال 1399 ساعت 11:31 ب.ظ

لعنت به گوگل زندگی ام
که هر بار
تو را در آن سرچ می کنم
می نویسد:
نتیجه ای یافت نشد



زینب شیخی

محمد جمعه 6 تیر‌ماه سال 1399 ساعت 05:14 ق.ظ

زنده ای

تابان جمعه 30 خرداد‌ماه سال 1399 ساعت 02:45 ب.ظ http://www.taubun.blagfa.com

شعراتون رو دوست دارم

مهتاب شنبه 10 خرداد‌ماه سال 1399 ساعت 11:28 ق.ظ

#الدیمقراطیة

لیستِ الدّیمقراطیةُ
أنْ یقولَ الرّجلُ رأیَه فی السّیاسةْ
دونَ أنْ یعترضَهُ أحَدْ
الدِّیمقراطیةُ أنْ تقولَ المرأةُ
رأیَها فی الحُبِّ..
دونَ أنْ یقتُلَها أَحَدْ!! .
:
#دموکراسی

دموکراسی این نیست
که مردی نظر سیاسی اش را بگوید
وبه او اعتراض نشود،
دموکراسی حقیقی آن است
که زن نظرش را درباره ی عشق بگوید،
بدون اینکه کشته شود!

#سعاد صباح ترجمه #دکتر_یدالله_گودرزی

کوثر یکشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1399 ساعت 04:23 ب.ظ

"پارچه کشمیر "


فرصتی برای فکرکردن نیست

اعصاب آهنین هم ندارم

و لبهای تو از قلع نیست.

دستهای تو در دستم

دستمالی است ابریشمی

زیبایی های تو بسیار

و عُمرمن کوتاه است،

فرصتی برای فکرکردن نیست

و من شعر می گویم و اهل اندیشه نیستم

زیباییِ عریانِ تو

مثل بُراییِ شمشیر است

و پیکر تو مرا با خود می برد و پرواز می دهد

روی پَر جست و خیز می کنم

وغرق می شوم در کرک ِ کشمیر!

پس امان بده ای بارانِ نیلوفر

امان بده ای پارچه ی کشمیر

نزدیک شو ای سرزمین بلور

که مرگ برای تو عجیب است.

چشمانت را بسته ای

هوا بارانی است

و من حرفی ندارم

چرا که قاتلِ عشق، تفسیر آن است!
می خواهمت
و ذهنم در نهایت ِ بیخودانگی است
می خواهمت
و نمی دانم چه بوده ام،
چه خواهم بود
و چه می شوم،
اما می خواهمت
تا نهایتِ ویرانی!

به سویت می آیم

مثل یک بودایی در وسط آتش!

بانوی من!

این روزگارِ خشونت است

و روزگارِ جنسیت

و روزگارِ وحشت و دگرگونی

باید از شمشیر ِ جلّاد بگریزیم

و از ماجراهای عنتره



تن تو مدفون است

در زیر شن های داغ آن دوران

و گوشتِ تنت زیر دندان حاکم!

فرصتی برای تاریخ نیست

که نیمی از رویدادهایش دروغ است.

نزدیکتر بیا

نزدیکتر به من

تا هزاران چیز را بشکنیم

اگر چیزی نشکند درست نمی شود!

نبردها بر سر پیکرِ تو بوده است

و آزادی از پیکر تو آغاز می شود!

#نزار_قبانی برگردان دکتریدالله گودرزی

دلارام اکبری پنج‌شنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1399 ساعت 01:29 ق.ظ

گفت: دلم غم مخور می‌گذرد زندگی
گه بخرد آبرو گه بِبَرد زندگی

گفت:دلم غم مخور می‌گذرد غصه ها
گرگِ بد سرنوشت وه بِدَرد زندگی

گفت: دلم غم مخور می‌گذرد کار سخت
گاه چه با خنجرش سر بِبُرد زندگی

گفت: دلم غم مخور شوق ز ره می‌رسد
شوق نمیخواهمت غم بخورد زندگی

گفت: دلم غم مخور می‌گذرد لحظه ها
لحظه چنان با فشار می فشرد زندگی

چرخ و فلک زیر پا خورد شدم له شدم
گفت: دلم غم مخور می‌گذرد زندگی

گرگ‌ سرنوشت
یزدان_ماماهانی

دریا شهریاری پنج‌شنبه 28 فروردین‌ماه سال 1399 ساعت 11:25 ب.ظ

از آرامش دستانت که می نویسم
هی نا آرامتر می شوم ...
عجب پارادوکسی
میان دلم و دستهای توست ....... !


دریا شهریاری

دریا شهریاری پنج‌شنبه 28 فروردین‌ماه سال 1399 ساعت 11:23 ب.ظ

موهایم به باد گفت
فلسفه ی غریبانه ی دستانش
تکرار ناشدنی ست ....

دریا شهریاری

دریا شهریاری پنج‌شنبه 28 فروردین‌ماه سال 1399 ساعت 11:20 ب.ظ

۰۹۱۰۶۹۳۸۵۳۳

زهرا یکشنبه 17 فروردین‌ماه سال 1399 ساعت 05:16 ق.ظ

Parvin دوشنبه 11 فروردین‌ماه سال 1399 ساعت 07:21 ب.ظ

https://5e70a03d38842.site123.me
villa1399.royablog.ir

معین دوشنبه 11 فروردین‌ماه سال 1399 ساعت 06:05 ق.ظ

حتی شده یه بار ، حتی دروغکی<br>
&nbsp;پا رو دلم بذار&nbsp; حتی دروغکی<br>
.&nbsp; <br>
بعدم بذار برو یکهو و دیگه هم<br>
اسم منو نیار&nbsp; حتی دروغکی<br>
.<br>
کی به کیه؟ یجور که باورم نشه<br>
&nbsp;دخل منو بیار&nbsp; حتی دروغکی<br>
.<br>
&nbsp;هر کی از عشقمون پرسید بگو هنوز<br>
&nbsp;نه باره نه به دار&nbsp; حتی دروغکی<br>
.<br>
من اومدم بگم لطفا اگه میشه<br>
راهی جلوم بذار حتی دروغکی<br>
.<br>
&nbsp;تو اعتنا نکن ، برگرد بهم بگو :<br>
باز اومدی چیکار؟ حتی دروغکی<br>
.<br>
تا خسته شم بگم راس راستکی میرم<br>
&nbsp; با اولین قطار ،&nbsp; حتی دروغکی !<br>
<br>
شاعر: رامین کبیری<br>

مهتاب شنبه 9 فروردین‌ماه سال 1399 ساعت 04:14 ب.ظ

کسی را دوست می‌خواندم شد او اهریمن جانم
چه کردم او چنین بد شد نمیدانم نمیدانم

کلاس معرفت هرگز ندارد دانش آموزی
دگر درس رفاقت را نمیخوانم نمیخوانم

خیانت آخرین تیر خلاصی از رفیقان بود
دگر روی خوشی هرگز ندارم از رفیقانم

بزن سیلی محکم بر رخ دریای نامردی
مراقب باش ای کوسه سوار خشم طوفانم

زدند ما را همه ، دنیا بزن آری تو هم مارا
به ناحق زیر و دست پا لگد دیگر نمیمانم

نه در من نطفهٔ دیوست نه قاتل نه شرور هستم
نمیخواهم کسی باشم کسانی را بترسانم

زمینم یا زمین لرزه یکی را انتخاب کردم
میان راه و گمراهی بلرزم یا بلرزانم

پست_هموار
یزدان_ماماهانی

دریا شهریاری پنج‌شنبه 7 فروردین‌ماه سال 1399 ساعت 03:32 ب.ظ

درود بر جناب آقای نیمااسفندیاری بزرگوار . متاسفانه مدتی ست حقیر به ایمیلم دسترسی ندارم ، سپاس گزار خواهم شد از طریق پیامک اشعارم را در اختیارتان قرار دهم ؛ تا چنانچه مطبوع طبع حضرتعالی بود در وبلاگتان لطف درج داشته باشید . با نهایت احترام و سپاس پیشاپیش؛ دریا شهریاری

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد