در آن زمان که قلبم از تپش می افتد
در آن زمان که نفس هام از حرکت باز می ایستد
و چشم ها
چشم هایی که دوستشان داشتی
زیر پلک های سنگینم میارامند،
در آن زمان
در آن زمان سنگین اندوه و خداحافظی
کاش دستان سردم
در میان دست های تو آرام گیرد
تا روح سرکشم را به بند گیری
و از "رهایی"
معنای تازه ای بیافرینی...
"حمید جدیدی"
معنای تازه ...
درودانتخاب هاتون مثل همیشه عالی بود