عجیب نیست که دستهایت
هجوم عمیق آرامشند هنوز
عجیب نیست که همیشه
با آن چشم های آشنا
مرا می بری به روشنی
به زندگی
به همهمه ی گنجشک ها
به نرگس و پامچال، به بهار
و تمام اینها را
فقط من می فهمم
منی که می دانم
نفس کشیدن
در حریم امنِ آغوشی قدیمی
چگونه ترتیب فصل ها را به هم می ریزد!
"نیلوفر حسینی خواه"
خیلی شعراشو دوس دارم