کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

دوستت دارم

دوستت دارم

چو بوی تازه ی نان، به وقت افطار

دوستت دارم

چو عطر تند پدربزرگ، به وقت نماز

دوستت دارم

چو یاس های ترمه ی بی بی

چو شب بو های باغچه ی حیاط

چو گلبرگ سرخ میان کتاب

دوستت دارم

و هر بار بجای گفتنش؛

بو می کشم

تمام عطرهای جهان را

که از تن ات

بارها جا گذاشته ای.

 

"حمید جدیدی"

------------------------------------------------------


+ پیراهنت را باز می‏کنی.. و منی دیگر که به تاراج می‏رود... ماری کلر بانکوار

نظرات 8 + ارسال نظر
گل‌ناز پنج‌شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 12:00 ق.ظ http://golenazj.persianblog.ir

انتخاب های زیبایی بود...

رویا چهارشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 02:48 ب.ظ http://dokhtareroyaei.blogfa.com/

نازنین چهارشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 01:40 ب.ظ

تو را دوست دارم چون نان و نمک

چون لبان گر گرفته از تب

که نیمه شبان در التهاب قطره ای آب

بر شیر آبی بچسبد

تو را دوست دارم

چون لحظه ی شوق، شبهه ، انتظار و نگرانی

در گشودن بسته ی بزرگی
که نمی دانی در آن چیست

تو را دوست دارم

چون سفر نخستین با هواپیما
بر فراز اقیانوس

چون غوغای درونم
لرزش دل و دستم

در آستانه ی دیداری در استانبول

تو را دوست دارم چون گفتن‌«شکر خدا زنده ام

ناظم حکمت

ل.م چهارشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 12:44 ب.ظ

این ؟ ...محمد علی بهمنی؟ ..!!!

نیست؟؟
مگر اینکه شما بیای مچ گیری کنی دوست.
الان این دوستمون اگر میگفت این شعر از حضرت حافظ هست هم ما قبول میکردیم

اهورا چهارشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 11:52 ق.ظ

ای که حرف همه عالم شده آوازه ئ تو
خودم و دوست دارم, اما نه به اندازه ئ تو

فرق بین تو و این آدما فرق شب و روزه
تو همون شعله ئ سبزی که تو لحظه ها میسوزه

بی تو دنیا ها تماشا ندارن
شبا دلگرمی به فردا ندارن

تو اگه جاری نباشی مثل رود
قطره ها راهی به دریا ندارن

تو بخوای...زشتیا زیبایی میشن
شبا مثل روز تماشایی میشن

زندگی رو اگه دوست داشته باشی
لحظه ها دشمن تنهایی میشن

ای که حرف همه عالم شده آوازه ئ تو
خودم و دوست دارم اما نه به اندازه ئ تو

شایدم تو مال دنیاهای دیگه باشی
تو یه خورشید دیگه...یه کوه نور دیگه باشی

میون این همه ناباور و بی حوصله...شاید
تو برای دل من سنگ صبور دیگه باشی

ای که حرف همه عالم شده آوازه ئ تو
خودم و دوست دارم اما نه به اندازه ئ تو


محمد علی بهمنی

محمد علی بهمنی غزل به زبان محاوره هم میگفتن! نخونده بودم تا حالا. قشنگ بود. ممنون

نیلوفر چهارشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 11:03 ق.ظ

آرش چهارشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 10:55 ق.ظ http://2ham-ghasam.blogfa.com/

بسیار عالی

ل.م چهارشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 08:58 ق.ظ

روزها پر و خالی می شوند
مثل فنجان های چای در کافه های بعد ازظهر
اما ..
هیچ اتفاق خاصی نمی افتد
اینکه مثلا تو ،
ناگهان...
در آن سوی میز نشسته باشی …

رسول یونان

قشنگ بود. مرسی

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد