به جز تو
محبوب من!
مردان بی شماری را دوست داشته ام
بر شانه های بی شماری گریسته ام
و بوسه ها و لبخند هایم را
با لبان بسیاری
در میان نهاده ام
مردان بی شماری
همه با یک نام
همه با یک چهره
با خنجر هایی شبیه هم
که تنها
جای زخم هایشان
روی قلبم
با هم
فرق دارد.
"انسیه موسویان"
بگیر،
دست هایم را
تا زمستان،
از حافظه ی انگشتانم پاک شود.
محمد غفاری