کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

پسرک و پیرمرد

پسرک و پیرمرد

پسرک گفت: «گاهی وقتها قاشق از دستم می افتد.»

پیرمرد بیچاره گفت: «از دست من هم می افتد.»

پسرک آهسته گفت: « من گاهی شلوارم را خیس می کنم.»

پیرمرد خندید و گفت: «من هم همینطور»

پسرک گفت: «من اغلب گریه می کنم»

پیرمرد سر تکان داد: «من هم همین طور»

پسرک گفت: «از همه بدتر بزرگترها به من توجهی ندارند.»

و گرمای دست چروکیده را احساس کرد:

«می فهمم چی می گی کوچولو، می فهمم.»

 

"شل سیلور استاین"

نظرات 1 + ارسال نظر
بهاران یکشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 12:49 ب.ظ http://baharaneman.mihanblog.com/

خیلی زیبا بود :-)

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد