کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

فردای من تویی

امروز به پایان می رسد
از فردا برایم چیزی نگو
من نمی گویم :
فردا روز دیگریست
فقط می گویم :
تو روز دیگری هستی
تو فردایی
همان که باید به خاطرش زنده بمانم

از: جبران خلیل جبران


برگرفته از وبلاگ:

http://negahivayadi.blogfa.com


+ وقتی کسی اندازت نیست، دست بـه اندازه ی خودت نزن

نظرات 10 + ارسال نظر
ایمان چهارشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 12:57 ق.ظ http://ahangbaz.org

خیلی عالی بود اگر دوست داشتی به منم سر بزن از مطالب وبلاگم استفاده کن ف اگرم دوست داشتی توی وب خودت بزار

راحیل چهارشنبه 4 دی‌ماه سال 1392 ساعت 09:21 ب.ظ http://roz32.blogfa.com

سلام نیمای عزیز

حالت خوبه....

راحیل چهارشنبه 4 دی‌ماه سال 1392 ساعت 09:21 ب.ظ http://roz32.blogfa.com

دلم می خواهد در این ازدحامی که انگار تمام هم نمی شود

بیاستم یک گوشه ی خیال

تو حرف بزن

من می خندم

تو بشمار

من تکرار می کنم

بی خیال نگاه های چپ چپ آدم هایی که می گذرند

بیا تا انتهای خیابان بدویم...

زهرا چهارشنبه 4 دی‌ماه سال 1392 ساعت 08:10 ب.ظ http://unknown-me.blogfa.com/

همان فردایی ک نه می رسد
نه میگذرد تا بلکه بگویم گذشته ها گذشته . . .

ناهید چهارشنبه 4 دی‌ماه سال 1392 ساعت 07:20 ب.ظ http://bastehnegar.blogfa.com/

چقدر زیباست این شعر !!!!!
و چقدر عجیب ! از جبران خلیل ؟ کارهای جبران خیلیل رو زیاد خوندم اما این یکی رو نشنیده بودم !! انگار کمی ادبیاتش با جبران فرق داره .
به هر حال خیلی عالی بود دوست من

پرستو ارسطو چهارشنبه 4 دی‌ماه سال 1392 ساعت 12:56 ب.ظ http://parekah000

درود برشما

پوزش می خواهم اگر دیر پاسخ می نویسم چون تازه پس از مدت ها به وبلاگ ام سر زدم
این شعر بی تردید و با اطمینان از ناظم حکمت می باشد که افراد بسیاری آنرا ترجمه کرده اند از جمله خود من و شاید خانم ترکمن آنرا به اشتراک گذاشته اند بی آنکه نام شاعر ومترجم را بنویسند

با سپاس از توجه شما

شبیه خودم چهارشنبه 4 دی‌ماه سال 1392 ساعت 12:47 ب.ظ http://artia.persianblog.ir

تو روز دیگری هستی...
یاد اون جمله ی مولانا افتادم: ایام از شما مبارکند، مبارک شمایید.

ل.م چهارشنبه 4 دی‌ماه سال 1392 ساعت 12:41 ب.ظ

تو را دوست‌ می‌دارم‌
به‌ سان‌ِ کودکی‌
که‌ آغوش‌ِ گشوده‌ی‌ مادر را !
شمع‌ِ بی‌شعله‌ای‌ که‌ جرقّه‌ را !
نرگسی‌ که‌ آینه‌ی‌ بی‌زنگارِ چشمه‌ را !

تو را دوست‌ می‌دارم‌
به‌ سان‌ِ تندیس‌ِ میدانی‌ بزرگ‌ ،
که‌ نشستن‌ِ گنجشک‌ِ کوچکی‌ را بَر شانه‌اش‌
و محکومی‌
که‌ سپیده‌ی‌ انجام‌ را !

تو را دوست‌ می‌دارم‌ !
به‌ سان‌ِ کارگری‌
که‌ استوای‌ روز را ،
تا در سایه‌ی‌ دیوارِ دست‌ْسازِ خویش‌ْ
قیلوله‌ کنَد !
( یغما گلرویی / من وارث تمام بردگان جهانم)

مریم چهارشنبه 4 دی‌ماه سال 1392 ساعت 09:40 ق.ظ

عالی است.
زیبا مثل همیشه
ممنون

نارمیلا سه‌شنبه 3 دی‌ماه سال 1392 ساعت 09:50 ب.ظ

به شکوه عشق قسم

که زیباترین لحظه از عشق

امید است امید..

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد