روزها زیبایند
خرده تلنگری به شعر
نفس در هوای خواستن تو
و هر روز،
نخستین نشانه حضورت
لبخند خواهش،
بر لبان ثانیهها مینشاند.
عشق
و زیستن در هوای تو
خوشبختی فریبندهای است
زندگی را دوست دارم.
از: مینا معمارطلوعی
بهار ۸۹
وبلاگ شاعر:
----------------------------------------------------
دفتر عشق:
پیله کرده ام به تو
نمی دانی
پروانه شدن در آغوشت
چه عالمی دارد...
آپممممممم
سلام خیلی شعر های قشنگی تو وبتون دارید خوشحال میشم به من هم سر بزنید
درود بر شما
شعر زیبا بود و دفتر عشق به زیبایی اش دو چندان افزود. قلمتان مانا ..
ز نوشکفت یاد تو در باغ گفتگو
رفتی و مانده دلم گرم جستجو
گل کرده غربت نیزار حسرتم
با عطر خاطره در های و هوی تو
الهام شعر دلم همچو غنچه ای
از روح ناب شکفتن نبرده بو
تا ساحل قرار تو غرقاب اشک من
هر دم کشاندم این موج تو به تو
باشد که در شب من جلوه ای کنی
ماییم و آینه پاک روبه رو
گفتی غزل بگو چه بگویم بهانه نیست
دلتنگ صبح توأم شام آرزو!
:: مینا معمارطلوعی ::
شمردن بلد نیستم ؛ دوست داشتن بلدم
و گاهی شده یکی را دوبار دوست داشته باشم
.. دو نفر را یک جا !
چه کار می شود کرد ؟
دوست داشتن بلدم ؛ شمردن بلد نیستم ..
" آیدین روشن "
سلام حال شما خوب هستید
یه مطلب از خودم گذاشتم خوشحال میشم شما بیای و نظرت رو بگی
چون شما خیلی با شعر در ارتباط هستید
مرسی
جالب بود
چه انتخاب زیبایی
وب قشنگی دارید
خوشحال میشم به وب من هم سر بزنید
پشتِ این کوهِ بلند
لبِ دریای کبود
دختری بود
که من
سخت می خواستمش
و تو گویی که گالی
آفریده شده بود
که منش دوست بدارم پر شور
و مرا دوست بدارد شیرین ..
و شما می دانید
اه، ای اخترکانِ خاموش
که چه خوش دل بودیم
من و او مستِ شکر خوابِ امید
و چه خوشبختی پاک
در نگاهِ من و او می خندید ..
وینک ای دخترکان غماز
گرنه لالید و نه گنگ
بگشایید زبان
و بگویید که از یک بُهتان
چون شد این چشمه غبار آلوده !
و میانِ من و او
اینک این دشتِ بزرگ
اینک این راهِ دراز
اینک این کوهِ بلند ..
{ هوشنگ ابتهاج }
پرنده ی در برف مانده
جز دام پر از دانه
پناهی ندارد...
محمد شمس لنگرودی
هیچکس با من نیست
مانده ام تا به چه اندیشه کنم
مانده ام در قفس تنهایی
در قفس میخوانم
چه غریبانه شبی است
شب تنهایی من
"سهراب سپهری"
پاییز؛ فصل تاراج عاشقانه ها
موعد تبانی باد دلفریب با غزل های ناتمام است
فصل پاییز که می رسد
پای تعادل احساس روی برگ و شاخه های خشک سُر می خورد و
ترانه های علاقه گی دچار هوای بی تنفسی می شوند
واژه ها بی قرار و
قالب شعر از وزن و قافیه بهم می ریزد...
پاییز دلفریب؛
چقدر شاخه های درخت تماشایی و هزار رنگ تو بی رحم است...
دوست عزیز سلام
وبلاگت رو دیدم و خوشم اومد ، شما رو لینک کردم ، انتظاری هم ندارم شما منو لینک کنی
امیدوارم موفق باشی
پیله کرده ام به تو...
مثل همیشه زیبا و تاثیرگذار بود.خسته نباشید
سپاس.../
ممنون ...