کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

سنگ آفتاب – 2

هذیانم را دنبال می‌کنم، اتاق‌ها، خیابان‌ها

کورمال‌کورمال به‌درونِ راه‌روهای زمان می‌روم

از پلّه‌ها بالا می‌روم و پایین می‌آیم

بی‌آن‌که تکان بخورم با دست دیوارها را می‌جویم

به نقطه‌ی آغاز بازمی گردم

چهره‌ی تو را می‌جویم

به میانِ کوچه‌های هستی‌ام می‌روم

در زیرِ آفتابی بی‌زمان

و در کنار من

تو چون درختی راه می‌روی

تو چون رودی راه می‌روی

تو چون سنبله‌ی گندم در دست‌های من رشد می‌کنی

تو چون سنجابی در دست‌های من می‌لرزی

تو چون هزاران پرنده می‌پری

خنده‌ی تو بر من می‌پاشد

سرِ تو چون ستاره‌ی کوچکی‌ست در دست‌های من

آن‌گاه که تو لبخندزنان نارنج می‌خوری

جهان دوباره سبز می‌شود

جهان دگرگون می‌شود.

 

از: اوکتاویو پاز

 

بخشی از شعر بلند سنگِ آفتاب

از کتاب «سنگِ آفتاب»، ترجمه‌ی احمد میرعلایی، نشر زنده‌رود، ١٣٧١

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد