بزرگترین گناه من
ـ ای شاهزادهی دریا چشم!ـ
دوست داشتن کودکانهی تو بود!
(کودکان عاشقان بزرگند...)
نخستین (و نه آخرین!) اشتباه من
زندگی کولی وارم بود!
آماده بودنم
برای حیرت از عبورِ سادهی شب و روز
و برای هزار پاره شدن
در راهِ هر زنی که دوستش میداشتم!
تا از آن پارهها شهری بسازد
و آنگاه
ترکم کند!
لغزش من دیدن کودکانهی جهان بود!
اشتباهم،
بیرون کشیدن عشق از سیاهی به سوی نور
و گشودن آغوشم
همچون دریچههای دِیر
به روی تمام عاشقان!
"نزار قبانی"
سلام
چرا کد تاییدتون خارجی شده !؟
بابا کد تایید وبلاگه رمز گاوصندوق که نیست سخت میگیرید!!(شوخی)
همون عدد بود خوب بودااا اینجوری ادم همش باید حواسش باشه زبان صفحه کلیدو انگلیش کنه
یاد من باشد تنها هستم،
ماه بالای سر تنهایی است...
از : سهراب سپهری
در عصری
که خدا بار از آن بربست
بیآنکه حتی نامی از خویش بر جا بگذارد
پناه میآورم به تو
تا بمانی با من
تا خوشههای گندم و جوبارها
و آزادی
سالم بمانند
و جمهوری عشق
پرچمهایش را برافرازد
نزار قبانی
شعرهای نزار قبانی فوق العاده است