کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

حالا که آمده ای

حالا که آمده ای
باز هم به گیلاس آباد می رویم
به آن باغبان بگو نگران نباشد
ما گیلاس ها را نمی چینیم
ما فقط با گیلاس ها حرف می زنیم!

"محمدرضا عبدالملکیان"



نظرات 6 + ارسال نظر
دخترشهریورماه یکشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 10:37 ق.ظ http://dokhtaresharivarmah.mihanblog.com/

با هرچه عشق

نام تو را می توان نوشت

با هر چه رود

راه تو را می توان سرود

بیم از حصار نیست

که هر قفل کهنه را

با دست های روشن تو

می توان گشود


"محمدرضا عبدالملکیان"

احمد شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 05:24 ب.ظ http://www.negahivayadi.blogfa.com/

حالا که آمده ای
من هم همین را می گویم
میان من و تو فاصله ای نیست
میان من و تو تنها پرنده ای ست
که دو آشیانه دارد
حالا که آمده ای
کنارم بنشین
بخند
دیگر برای پیر شدن فرصتی نیست

محمدرضا عبدالملکیان

سلام دوست عزیز انتخاب زیبایی بود

عاشقانه های حوا شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 02:38 ب.ظ

نمی‌دانم از دلتنگی عاشق‌ترم

یا از عاشقی

دلتنگ‌تر!

فقط می‌دانم

در آغوش منی

بی آنکه باشی

و رفته‌ای

بی آنکه نباشی ...

مهسا شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 02:33 ب.ظ

دیوارهای خالی اتاقم را
از تصویرهای خیالی او پر می‌کنم
خدای من زیباست
خدای من رنگین‌کمان خوشبختی‌ست
که پشت هر گریه
انعکاس‌اش را
روی سقف اتاق می‌بینم
من هیچ
با زبان کهنه صدایش نکرده‌ام
و نه
لای بقچه‌پیچ سجاده
رهایش !
او در نهایت اشتیاق به من عاشق شد و
من در نهایت حیرت
حالا
گاه‌گاهی که به هم خیره می‌شویم
تشخیص خدا و بنده چه سخت است
رؤیا زرین

عاشقانه های حوا شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 12:01 ب.ظ

نگاهم می کنی

و چشم هایت چقدر خسته اند !

انگار از تماشای منظره ای دور برگشته اند –

عاشقانه های حوا شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 11:58 ق.ظ

من از رعد و برق نمی ترسم

اما میان بازوان تو امنیتی هست

که ترس را زیبا می کند.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد