اگر زمان و مکان در اختیار من بود
ده سال قبل از طوفان نوح عاشقت می شدم
و تو می توانستی تا قیامت برایم ناز کنی
و من کم می آوردم و تسلیم می شدم.
یکصد سال به ستایش چشمانت می گذشت
و سی هزار سال سر به ستایش تنت
و تازه در پایان عمر به دلت راه می یافتم
هیچ چیز نگو
که می خواهم تمام نا نوشته هایم را یکجا در جانت بریزم بدون کم و کاست ...
"آندره مارول"
ترجمه: احمد شاملو-----------------------------------------------------------------
دفتر عشق:
آرام آرام میبوسمت
آنــــقدر که طرح لبهایم روی تمام تنت جــــا بمانـــد
بگـــذار آغوش تــــو تــنهــــا قلمروی من بــــــاشــــد.
"ناشناس"
ممنون از سایت خوبت به سایت من هم سر بزن
http://majnonyar.rozblog.com/
بسیار زیبا❤❤❤❤❤
ابتدای کلیپ عروسی ما این دکلمه ست عالیه
با سلام شعر عالی بود ولی خداوند ناز و عشوه ندارد بلکه با مهر بی حدش ناز و ادای آدمیان را میخرد و در قبالش جز آدمیت چیزی نمیخواهد بازم ممنون از شعر زیبا
این قسمت رو اشتباه نوشتین.
یکصد سال «صرف » ستایش تنت
این شعر زیبا اثر "آندره مارول" هستش و "احمد شاملو" اونو ترجمه کرده
درود بر شما
سپاس
maarekeeeeeeeeeeeeeeeeeeeee boooooood
dameton garm akhavi
خیییییییییییلی قشنگ بود :(