کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

دوست داشتنت ابدی ست

محبوبم!

تو هم مثل من خسته ای؟

تو هم مثل من تنها...

و مثل من به  این دوریِ زوال انگیز  فکر  میکنی؟

 

مثل اینکه باید دست کشید

و عشق را

چون ظرفی عتیقه و نایاب

در پستوها پنهان کرد

ظرفی که هر بار تکه ای از آن را

ناخواسته  شکستیم! 

گاه ترک خورد 

گاهی بر زمین افتاد

و رنگِ گل های زیبایش پرید!

 

مثل اینکه باید دست کشید

و عشق را

چون ظرفی عتیقه و نایاب

در پستوها پنهان کرد!

عشقی کهن و ماندگار

تا سالها بعد هر که یافت

از تنها بوته ی سرخِ جا مانده بر روی ظرف بفهمد...

"دوست داشتنت ابدی ست"

 

"حمید جدیدی "


نظرات 1 + ارسال نظر
taraneh یکشنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1396 ساعت 01:11 ب.ظ

سلام آقا نیمای عزیز...وبلاگ خیلی خوبی دارید،عاااااااااالی بود..
یک هفته است که وقت گذاشتم و تمام مطالب رو خوندم آنقدر همه شون قشنگ بودن که دلم نمی خواست هیچ کدوم رو از دست بدم...
همیشه موفق باشید...یک شعر از فریدون مشیری رو براتون می ذارم امیدوارم خوشتون بیاد

آخرین جرعه ی این جام
همه می پرسند:
چیست در زمزمه ی مبهم آب؟!
چیست در همهمه ی دلکش برگ؟!
چیست در بازی آن ابر سپید؟!
روی این آبی آرام بلند ، که تو را می برد این گونه به ژرفای خیال
چیست در خلوت خاموش کبوتر ها؟!
چیست در کوشش بی حاصل موج؟چیست در خنده ی جام
که تو چندین ساعت مات و مبهوت
به آن می نگری؟؟!
نه به ابر ، نه به آّب ، نه به برگ ، نه به این آبی آرام بلند ،
نه به این آتش سوزنده که لغزیده به جام ،
نه به این خلوت خاموش کبوتر ها ،
من به این جمله نمی اندیشم !
نبض پایبنده ی هستی را ، در گندمزار ،
گردش رنگ و طراوت را در گونه ی گل ،
همه را می شنوم ، می بینم !
من به این جمله نمی اندیشم!
به تو می اندیشم...
ای سراپا همه خوبی ،
تک و تنها به تو می اندیشم!
همه وقت ، همه جا ،
من به هر حال که باشم به تو می اندیشم...
تو بمان با من !تنها تو بمان...
جای مهتاب به تاریکی شب ها تو بتاب!
من فدای تو! به جای همه گل ها تو بخند!
اینک این من که به پای تو در افتادم باز ،
ریسمانی کن از آن موی دراز،
تو بگیر! تو ببند!
تو بخواه!
پاسخ چلچله ها را توبگو!
قصه ی ابر ها را تو بخوان!
تو بمان با من ، تنها تو بمان! در دل ساغر هستی تو بجوش!
من همین یک نفس از جرعه ی جانم باقی است!
آخرین جرعه ی این جام تهی را،
تو بنوش...

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد