شبها می شود از کنار رودخانه به آغوش تو آمد
می
شود کنار رودخانه را بوسید
آغوش
تو را جاری کرد
می
شود حتی آنقدر درون آغوش تو ماند
تا
رودخانه ای جاری شود
شبها
می شود یک گره کور روی گردن خود زد
و
درون رودخانه افتاد
اما
وقتی که افتادی تازه خواهی فهمید که آغوش تو بوده
شبها
می شود از کافه تا خانه را سوار قایقی شد
که
روی آغوش تو روان است
و
آنقدر خیس شوی که رودخانه را هم حتی خیس کنی!
شبها
می شود
درون
جریان تو پنهان شد
حتی
اگر رودخانه ای خشک باشی.
"مارک استرند"
(ترجمه بابک شاکر)
منبع: http://poets.ir
+ مارک استرند، متولد ۱۱ آوریل ۱۹۳۴ / کانادا
سلام. وبلاگ بسیار پر احساس و زیبایی دارین.
سلام.وبلاگتون بسیار عالی و پر از اشعار خواندنیست.اگه با تبادل لینک موافقید خبرم کنید.ممنون