ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺍﻛﻨﻮﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻡ ﭼﮕﻮﻧﻪ می گذرد،
ﻋﺎﺷﻖ
ﺁﻥ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﯽ ﻫﺴﺘﻢ ﮐﻪ
ﺗﺼﺎﺩﻓﯽ
ﺍﺯ ﺫﻫﻨﻢ ﻋﺒﻮﺭ می کنند
ﻭ
ﺑﺎﻋﺚ ﻟﺒﺨﻨﺪﻡ می شوند...
"ﭘﺎﺑﻠﻮ ﻧﺮﻭﺩﺍ"
دفتر عشق:
بعضی ها را هرچقدر هم که بخواهی تمام نمی شوند
همش به آغوششان بدهکار می مانی.
حضورشان
گرم است.
سکوتشان
خالی می کند دل آدم را.
آرامش
صدایشان را کم می آوری.
هردم...
هرلحظه کم
می آوریشان.
و
اینجا من کم
دارمت...
"ناشناس"
با لبهام
روی چشمهات
علامت تعجب بگذارم
که هر وقت علامت خطر دید
دلش بوسه بخواهد ؟
میبوسمت
و ماه میشوم
بر سینهی تو
آویخته به زنجیری که
دستهای من است
با خیالت
زندگی میکنم
و با خودت
عاشقی
کاش دو بار زاده میشدم
یکی برای مردن در آغوش تو
یکی برای تماشای عاشقی کردنت.
ممنون بابت لبخندهایت :)
ﻫﯿــــــﭻ ﮔﺎﻩ ﺩﻭﺳــــﺖ ﺩﺍﺷــــﺘﻦ ﻫــــﺎﯼ ﭘــــﺮﺩﻟﯿـــــﻞ ﺭﺍ ﺩﻭﺳـــــﺖ ﻧــﺪﺍﺷﺘـــﻪ ﺍﻡ
ﻣﺜﻠــﺎ ﺍﯾــــﻦ ﻫﺎ ﮐﻪ ﻣﯽ ﮔـــﻮﯾــــﻨـــﺪ ﻋﺎﺷــــﻖِ ﭼﺸــــﻤﺎﻧـــﺶ ﺷﺪﻡ،
ﯾﺎ ﺩﯾﮕـــــﺮﯼ ﻣﯽ ﮔـــﻮﯾــﺪ:
ﻋﺎﺷـــــﻖِ ﺷــﺎﻧــــﻪ ﻫـــﺎﯾــــﺶ!
ﯾــﺎ ﭼــﻪ ﻣﯽ ﺩﺍﻧــﻢ ﻫﺮﭼـــﻪ !
ﺍﺻﻠــﺎ ﻣﻌﻨـــﯽ ﻧــﺪﺍﺭﺩ
ﻭﻗﺘـــﯽ ﮐﺴـــﯽ ﻣﯽ ﮔﻮﯾـــﺪ ﭼـــﺮﺍ ﺩﻭﺳﺘــــﺶ ﺩﺍﺭﯼ؟
ﺑﺎﯾـــﺪ ﻧﮕـــﺎﻫـــﺶ ﮐﻨـــﯽ
ﻟﺒــﺨــــــﻨــﺪ ﺑــﺰﻧــﯽ
ﻭ ﺑﮕـــﻮﯾـــﯽ
ﭼـــــﻮﻥ
ﺩﻭﺳــــﺘـــــﺶ ﺩﺍﺭﻣـــ !!!...
و
من
دوستت دارم
واقعا زیبا بود نیما. مرسی که هستی
خیر و شر در آخرالزمان
- جایگزینی و تبدیل خیر و شر به یکدیگر در عصر ما یعنی آخرالزمان به اوج کمال خود رسیده است و لذا ھمه ارزش ھای کھن بشری وارونه شده اند . و لذا عصر جدید را باید عصر خودکشی و شرپرستی و فناجوئی و خودبراندازی نامید که شر تاریخی بر خیر فائق آمده و فنا بر بقا پیروز شده است . و آخرالزّمان یعنی ھمین . زیرا تاریخ یعنی تاریخ خیر و شر . و اینک در عرصه مرگ خیر و شر قرار داریم یعنی در قلمرو پایان دوگانگی ھای بشر .
---------
٠ - کل امر دین و معرفت و عرفان عملی یعنی حرکت از آنچه که آدمی خیرش می نامد و حرکت بسوی آنچه که شرش می فھمد . و این یعنی سیر وادی فنا و توحید . و آنکه به این امر تن نمی دھد در آخرالزمان دچار خودبراندازی جبری می شود . آدمی یا بھ سمت خلاف اراده و حس و عقل و احساس خود می رود یا به ضد خودش مبتلا می شود . آدمی بھرحال بایستی از نیک و بد فرا رود تا خلیفھ خدا شود بھ جبر یا اختیار ! " چون برخلاف اراده خود عمل کردم به خدا رسیدم " – " از ھر چه می ھراسی بسویش برو " علی (ع) . این راه فائق آمدن بر دیالکتیک است .
از کتاب " پدیده شناسی عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی ص 126
لینک دانلود
http://afarinesheerfani.com/Uploads/afarinesheerfani.com/CMFiles/522014_553AM_padideshenasieerfani.zip
چقدرررررقشنگ...
زیباست...
سپاس
آرام می آیم
و از گوشه ی لب هایت
برگ های پاییز را جارو می کنم
من گذر فصل ها را
از خطوط صورت تو می فهمم
( فرناز خان احمدی )