هر جای تناش که دست میگذارم
از تو نمیرنجد
جهان چیزی از
تو به دل نگرفته
جز من که سر
میبَرم در سینهام
وَ هرشب حرفم
را گردن میزنم
تا ناگفتههایم
به گردنِ تو نباشد
بگذار خودم
به خودم بَد کرده باشم
حرفی نیست
به اندازهی
چند دقیقهی آهنگی که دوست میداشتی
پا به پای
صدای واژهها
سرم را از
چشمانم خالی میکنم
تا صبح دیگر
حرفی نیست
مگر تناش
دست که میکشم
چیزی از تو
در سرم زبان
باز کند.
"سید محمد مرکبیان"
------------------------------------------------------------
دفتر عشق:
دلم واسه درست کردن یه آدم برفی
خیلی تنگ شده...
یه آدم بدون درد!
با تشکر از خانم شادی
http://www.estatiraaaa.blogfa.com/