تمام شعر ها دروغند
دروغی خنده دار!
باد چه کار دارد به موهای تو!
باران به خاطره ات!
من به چش مهایت!
اصلا آ نقدر ها هم که فکر می کردم
زیبا نیستی
تمام شعرها دروغند
دروغی خند هدار
مثل همین شعر
"محسن حسینخانی"
از کتاب: بهار نارنج
دنیا خیال می کند گمت کرده ام
دنیا جای کوچکی ست
برای کسی که واقعا عاشق است
پیدا کردن سوزن
از انبار کاه
کار سختی نیست
وقتی آهنربایی قوی در سینه ات باشد.
"محسن حسینخانی"
از کتاب: بهار نارنج
بگو دوستت دارم
و بگذار این جمله تا زیر خاک هم با ما بیاید
این بار درختی شویم
که شاخه هایش انگشتان من باشد
بر گهایش موهای تو
بگو دوستت دارم
تا فردا همه باور کنند
آواز دو پرنده که در قلب درختی می خوانند
چیزی جز دوستت دارم نیست.
"محسن حسینخانی"
از کتاب: بهار نارنج
خواستم برایت شعری بنویسم
آمدی و کنارم نشستی
موهایت ریخت روی دفترم
خواستم ادامه دهم
دیدم لب هایت بوی بوسه گرفته
و دکمه های پیراهنم
دارند برای بوسیدن سرانگشتانت بی تابی می کنند
خواستم ...
دفترم را بستم
این شعر هیچ وقت مجوز نمی گرفت!
"محسن حسینخانی"
از کتاب: بهار نارنج
سه شعر جدید از محسن حسینخانی:
زیر گردنت
عطر عجیبی دارد
نزدیکتر بیا!
بگذار
زنبق کبودی که
سال هاست منتظر است
جوانه بزند.
***
بچه که بودم
فکر می کردم
خدا
آن بالا بالا هاست
بعد گفتند که خدا همه جا هست
اما حالا که
به چشم های تو خوب نگاه می کنم
می دانم ماجرا چیست!
***
آمدنت
قند را
در دل من آب می کند
برف را
در دل
زمستان.
"محسن حسینخانی"
پی نوشت، آبان 1400: از کتاب بهار نارج
شعری جدید از محسن حسینخانی:
دهانم
پر از دوست داشتنت بود
دَم نزدم
تا خودت را
زیر درخت زندگی ام برسانی
من
پرنده ای منتظر بودم
که سال های سال
نُت آوازش را
به نوکش گرفت.
"محسن حسینخانی"
پی نوشت آبان 1400: از کتاب بهار نارج
-----------------------------------------------------
دفتر عشق:
آغوشت را تنگ تر کن
حسادت می کنم
حتی به هوایی که میان من و توست
آغوشت را تنگ تر کن...
بی مرز می خواهمت...
"ناشناس"