با آمدن ات فریب ام دادی
یا با رفتن ات ؟
کاش هرگز تو را نمی دیدم
تا همیشه سراغ ات را
از فرشتگان می گرفتم
تا تلخ ترین شعرم را هرگز
در گوش خدا نمی خواندم
کاش هرگز تو را نمی دیدم
آن وقت
نه بغضی در گلویم بود
نه دل شدگی
و نه مشتی شعر
"واهه آرمن"
منبع:
گفته بودی
هر وقت که شعر می نویسی
دوستم بدار
نمی دانم
از این همه شعر نوشتن است
که دیوانه وار دوستت دارم
یا از این همه دوست داشتن
که دیوانه وار شعر می نویسم ...
"واهه آرمن"
دیروز در خیابان
زنی که چشمانش
هیچ شباهتی به چشمان تو نداشت
لبخند زد به من
آهسته نزدیک شد
و با صدایی که
هیچ شباهتی به صدای تو نداشت
صمیمانه پرسید :
ما یک دیگر را کجا دیده ایم؟
در آن قصه ی ناتمام نبود؟
نمی دانم ؛ چرا آن زن
ناگهان تو را به یادم آورد
و گفتم: چرا !
در آن قصه بود...
"واهه آرمن"
تا روزی که بود
دستهایش
بوی گل سرخ میداد
از
روزی که رفت
گلهای
سرخ
بوی
دستهای او را میدهند.
"واهه آرمن"
دلم می خواست
شبی که می
رفتی
اتفاقِ ساده
ای می افتاد
راه را گم می
کردی
فاخته ای
کوکو می کرد
و کلیدی
زنگار گرفته
از آشیانه ی
خالی دُرناها
به زمین می
افتاد
باران می
گرفت
بیدار می شدم
بیدارت می
کردم
و ادامه ی
این خواب را
تو تعریف می
کردی.
"واهه
آرمن"
--------------------------------------------
درباره شاعر:
واهه آرمِن، شاعر، نویسنده و مترجم، متولد سال 1339شهر مشهد
است. او در جوانی به خاطر یک تصادف اتوموبیل توان راه رفتن خود را از دست داد. این
حادثه باعث شد تمام زندگی خود را وقف ادبیات کند و حاصل این زندگی پربار مجموعههای
شعرها و ترجمههای اوست که با استقبال ادبدوستان ایرانی روبهرو شده است.
اخیراً مجموعه جدید شعرهای او به نام "باران بگیرد، میرویم"
توسط نشر امرود و کتابی از ترجمههای او از اشعار کوتاه از شاعران معاصر ارمنستان
توسط نشر چشمه منتشر شده است. دو مجموعه شعر نخست واهه آرمن با عنوانهای "به
سوی آغاز" و "جیغ" به زبان ارمنی نوشته شده بودند.
وبسایت: http://vahearmen.com/