دلم روشن است
می آیی
هوا دوباره خوب می شود
دلم دوباره پر می گیرد
دوباره هزار بار عاشقت می شوم
تو یک بار می گویی
دوستت دارم
و من از شوق
هزار بار می میرم
دلم روشن است
دوباره عاشقم خواهی شد.
"بهنام محبی فر"
برگرفته از وبلاگ: قلب من چشم تو
اینکه این روزها
چشم هایت نمی خندند
لب هایت مرا نمی بینند
و دست هایت
در من قدم نمی زنند
یعنی رفته ای...
فقط
چمدانت را جا گذاشته ای!
حواس پرت شده ام
اما یادم بوده
یک بغل "دوستت دارم"
و چند تایی بوسه
بگذارم کنار چمدانت
برای وقت هایی که من نیستم
و می دانم دلت
تنگ می شود برایم!
"بهنام محبی فر"
برگرفته از کانال شعر: باران دل
@baran_e_del
صبح
باور عشق است
در لبخند آسمانی تو
وقتی
چشم هایت را باز می کنی
و عطر نگاهت را
بر خورشید می پاشی
تا غزل غزل
روشنی بسراید.
"بهنام محبی فر"
سال هاست
دیوارها را برداشته اند
و به جایشان
پنجره هایی به بزرگی نبودنت
بی هیچ پرده ای گذاشته اند
من
پر مشغله ترین آدم روی زمینم
شده ام نیمکت...
کنار پنجره می نشینم و
چشم می دوزم به انتهای خیابان
و زل می زنم
به همه آدم هایی
که از دور
انگار "تو" هستند..!
"بهنام محبی فر"