کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

جلوه یار - ارفع کرمانی

سهم ما از دو جهان جلوه ای از یار بس است

می حلال تو مرا نشئه دیدار بس است

 

این همه فاصله ای شیخ ز کج راهه توست

ورنه یک گام میان من و دلدار بس است

 

کوچه سینه ما هر دو سرش بن بست است

سیر آن جلوه در این آینه یک بار بس است

 

خار ، همسایه دیوار به دیوار گل است

زین سبب پرسشم از گل ز لب خار بس است

 

لشکر زلف به صید دلم آشفته مکن

بهر پا بستن این پا زده یک تار بس است

 

بن هر بوته اقرار بود انکاری

زاهدا این همه لاحول به تکرار بس است

 

لب فرو بند در این حلقه اگر اهل دلی

این تلاوتکده را ناله مزمار بس است

 

زین همه نامه سیاهی نهراسد ارفع

نظری گر بکند عاقبت کار بس است.

  

"ارفع کرمانی"

(سید محمود توحیدی)

 

+ دانلود دکلمه بسیار زیبای این شعر با صدای استاد بهروز رضوی و موسیقی دکتر عماد توحیدی

از آلبوم "ازدحام سکوت" سال انتشار: اسفند 1395

عکس رخ یار - ارفع کرمانی

بیا که عکس رخ یار در پیاله ماست

و این پیاله ز روز ازل حواله ماست

 

فتیله سوز اگر شد چراغ عمر چه غم

چراغ صاعقه برقی ز هرم هاله ماست

 

به رسم هدیه میان گلم نهاد دلی

عروس عشق از آن روز قباله ماست

 

قسم به سوره سکر و به آیه آیه می

که چشم های تو تفسیر استحاله ماست

 

هزار قصه نوشتیم بر صحیفه دل

هنوز عشق تو عنوان سر مقاله ماست

 

سری که از شش سو سرک به غیب کشد

همای ول شده از عقل در عقاله ماست

 

سکوت و بهت من از بغض های تو در توست

وگرنه شور نیستان ز سوز ناله ماست

 

گلوی تشنه کاریز بر جنازه آب

قنوت خوان قنات هزار ساله ماست

 

حماسه خوان شب تهمتیم گر ارفع

هنوز خون سیاوش به دوش لاله ماست.

 

ارفع کرمانی"

(سید محمود توحیدی)

 

+ دانلود دکلمه بسیار زیبای این شعر با صدای استاد بهروز رضوی و موسیقی دکتر عماد توحیدی

از آلبوم "ازدحام سکوت" سال انتشار: اسفند 1395

داغ حسرت - ارفع کرمانی

داغ حسرت بر دل دردی کشان عشق ماند

قصه رسوایی ما بر زبان عشق ماند

 

تیرها پرتاب شد از چله، اما زان میان

جای پای تیر آرش برکمان عشق ماند

 

هر کسی دارد نشانی ازتبار خویشتن

رقعه خون و جنون در دودمان عشق ماند

 

موج تکبیر اناالحق گر چه با منصور مرد

بر لب گلدسته هستی، اذان عشق ماند

 

لاشه پروانه  با مهمان نوازی های شمع

عاقبت در زیر پای میزبان عشق ماند

 

نیم خشتی از گل ایجاد ما شد سهم ما

نیم دیگر بر خم پیر مغان عشق ماند

 

طرح موضوعی دگر سازید از بهر خدای

عقل کار اندیش زاهد در بیان عشق ماند

 

قلبه می پرسید شیخ و شوخ چرخی خورد و گفت

کاروانسالار هم از کاروان عشق ماند

 

یک به یک رفتند یاران از برم تنها مرا

یک دل دیوانه، یعنی، ارمغان عشق ماند

 

از همان روزی که ارفع از عقال عقل رست

نام او بر سر در دارالامان عشق ماند.

 

"ارفع کرمانی"

(سید محمود توحیدی)

 

+ دانلود دکلمه بسیار زیبای این شعر با صدای استاد بهروز رضوی و موسیقی دکتر عماد توحیدی

از آلبوم "ازدحام سکوت" سال انتشار: اسفند 1395


مطالب مرتبط:

شعر و دکلمه محمد رضا رحمانی