آسان شدم
مثل آخرین برف اسفند،
در بازوان تو.
***
در این شهر دلتنگ
بازوان تو
میدان تحریر بغض های من است.
***
دلتنگم
شبیه میدانی
که تندیس هزارساله ی مردی را
از آن ربوده اند.
"صبا کاظمیان"
تخت برای اتفاق های عاشقانه کوچک است
من بوسه ای را می شناسم
که باید به خیابان رفت
و آن را از دنج ترین کنج کوچه ها دزدید
شهر برای اتفاق های عاشقانه کوچک است
من دریایی را می شناسم
که عمقش به اندازه ی جیب های ماست
من فکر می کنم دنیا برای اتفاق های عاشقانه کوچک است.
"صبا کاظمیان"
گاهی آنقدر شاعرم
که استعاره از درخت می شوم!
نگاه کن
گنجشک ها
به دست هایم اعتماد می کنند.
"صبا کاظمیان"
از کتاب: رودهای بی خانه
-------------------------------------------------------------
درباره شاعر:
صبا کاظمیان ، متولد 1362، ساکن تهران
کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی
آثار منتشر شده: مجموعه ی شعر "رودهای بی خانه" ، انتشارات فصل پنجم / 1391
وبلاگ شاعر: شاعرانه های باد