-
به همین سادگی! - حانیه فراهانی
سهشنبه 14 آذرماه سال 1402 12:03
دلتنگم آن قدر که به عقب بر می گردم با سایه ای روی دیوار که کوچک می شود . کوچک می شود آن قدر که خانه را ترک کنم چمدان روی پله ها باز شود و همسایه ها بو ببرند زنی که شب پیش بلند می خندید از من زیباتر بود! "حانیه فراهانی" از کتاب: دریای تهران ماهی ندارد / انتشارات مروارید / چاپ اول 1402
-
ما در این شهر غریبیم - سعدی
دوشنبه 13 آذرماه سال 1402 07:47
ما در این شهر غریبیم و در این ملک فقیر به کمند تو گرفتار و به دام تو اسیر "سعدی" متن کامل شعر در ادامه مطلب ما در این شهر غریبیم و در این ملک فقیر به کمند تو گرفتار و به دام تو اسیر در آفاق گشادهست ولیکن بستهست از سر زلف تو در پای دل ما زنجیر من نظر بازگرفتن نتوانم همه عمر از من ای خسرو خوبان تو نظر...
-
بر باد رفته - حانیه فراهانی
شنبه 11 آذرماه سال 1402 07:42
بعد از آخرین پاکت به جنگ فکر می کردم به بوسیدنت بعد از پوتین ها به رقص با اسلحه به خیرگی به چراغ به خاموشی. پلنگی زخمی بودم در آینه ی حمام چهل ساله در آینه ی آسانسور بیست و هفت ساله و تو سربازی که هر ماه در صندوق پست میان نامه ها یکی در میان بر می گشت. "حانیه فراهانی" از کتاب: دریای تهران ماهی ندارد /...
-
صدای تو - حانیه فراهانی
پنجشنبه 9 آذرماه سال 1402 15:06
صدای تو می تواند سری را برگرداند شبیه ریلی فرورفته در مه که مسافری بی چمدان را ... سرم را می چرخانم تو ایستاد ه ای با هزار اسب پریده از خواب در سینه ام باور کن می دانستم هرکجا رفته باشی من برمی گردم . "حانیه فراهانی" از کتاب: دریای تهران ماهی ندارد / انتشارات مروارید / چاپ اول 1402 بیوگرافی شاعر: حانیه...
-
تا چشم تو دیدیم - کلیم کاشانی
پنجشنبه 9 آذرماه سال 1402 08:18
تا چشم تو دیدیم ز دل دست کشیدیم ما طاقت تیمار دو بیمار نداریم "کلیم کاشانی" + ابوطالب کلیم همدانی یا ابوطالب کلیم کاشانی از شاعران سدهٔ یازدهم هجری و یکی از بزرگترین شعرای مشهور زمان خود بود. متن کامل شعر در ادامه مطلب ما تکیه بیاری هوادار نداریم کاهیم ولی پشت بدیوار نداریم زین پایه پست اوج غباری نگرفتیم ما...
-
پست ثابت 2
چهارشنبه 8 آذرماه سال 1402 08:50
توجه: وبلاگ "کوچه باغ شعر" هیچ صفحه ای در شبکه های اجتماعی از جمله تلگرام و اینستاگرام ندارد. --------------------------------------------- وبسایت دیگر من: کوهنوردی، نشاط زندگی http://kuhnavardi.com/ معرفی مسیرهای کوهنوردی و گردشگری تهران و ایران (نیما اسماعیلی)
-
عارف ز ازل تکیه بر ایام نداده ست - عارف قزوینی
چهارشنبه 8 آذرماه سال 1402 08:13
اشعاری از عارف قزوینی: عارف ز ازل تکیه بر ایام نداده ست جز جام، به کس دست، چو خیام نداده ست دل جز به سر زلف دلارام نداده ست صد زندگی ننگ به یک نام نداده ست. *** از غم هجر تو روزگار ندارم غیر وصال تو انتظار ندارم چون خم گیسوی بیقرار تو یک دم بی رخ ماهت بتا قرار ندارم. *** تا گرفتار بدان طره طرار شدم به دوصد قافله دل،...
-
دسته گل تازه به آب افتاده - علی صفری
سهشنبه 30 آبانماه سال 1402 08:51
صبر کن دسته گل تازه به آب افتاده! زندگی پشت سرت از تب و تاب افتاده عاشقی با تو فقط دردسری زیبا بود بی تو از صورت این عشق نقاب افتاده تا تو بودی نفسم وام از این عشق گرفت بعد تو کار به میدان حساب افتاده قسمتم نیستی ای سینی میناکاری که منم کاسه ی از رنگ و لعاب افتاده در پی ات می دوم و کودکی ام کفش به دست و تو آن دسته گل...
-
کاکتوسیم در ذهن بعضی آدمها - نرگس صرافیان
سهشنبه 30 آبانماه سال 1402 08:36
کاکتوسیم در ذهن بعضی آدمها. خیالشان جمع است که دوام آورندهایم و مدارا کنندهایم و ادامه دهنده... خیالشان جمع است که دلخور نمیشویم و گلایه نمیکنیم. خیالشان جمع است که به این زودیها نمیرویم و اگر رفتیم، بر میگردیم ... نمیبینندمان و نمیشنوندمان و برای دلخوشیمان کاری نمیکنند و در ذهنشان ما همانجا بدون هیچ...
-
شب ز نور ماه - مولانا
پنجشنبه 25 آبانماه سال 1402 16:15
شب ز نور ماه روی خویش را بیند سپید من شبم تو ماه من بر آسمان بی من مرو "مولانا"
-
از اهل زمانه عار - ابوسعید ابوالخیر
شنبه 20 آبانماه سال 1402 16:21
از اهل زمانه عار می باید داشت وز صحبتشان کنار می باید داشت از پیش کسی کار کسی نگشاید امید به کردگار می باید داشت "ابوسعید ابوالخیر" (رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران) منبع: وبسایت گنجور تصویر مفهومی: تنیده در دنیای پیچیده
-
گاهی باید رها کرد - نرگس صرافیان
شنبه 20 آبانماه سال 1402 16:08
گاهی باید رها کرد همه چیز را و گریست . آدمی بعد از گریه، در آرامترین و امیدوارترین حالت ممکن قرار میگیرد . درست مانند آسمان، که بیقرار و بغضآلوده و ابریست و برف که میبارد؛ به طرز شگفتآوری آرام میگیرد. بغضِ آسمان که تمام شد، خورشید میتابد و برفها آب میشوند و صلح و آرامش، به آسمان و طبیعت باز میگردد . بغض را...
-
چقدر میخواهمت تو را - نرگس صرافیان
شنبه 20 آبانماه سال 1402 15:15
مرور کردم و دیدم؛ چه بزنگاههایی که سر نرسیدی و حمایتم نکردی و از چه مخمصههایی که نجاتم ندادی ! بیانصافیست بخواهم فراموش کنم حضور شگفتانگیز تو را . همه مثل من خوشاقبال نیستند که کسی مثل تو دوستشان داشتهباشد . گاهی دستهای تو انگار دستهای خداست که از آستین زمینیِ تو بیرون زده، گاهی حس میکنم، خدا دارد با چشمهای...
-
از بس که برآورد غمت آه از من - مولانا
پنجشنبه 18 آبانماه سال 1402 14:39
از بس که برآورد غمت آه از من ترسم که شود به کام بدخواه از من دردا که ز هجران تو ای جان جهان خون شد دلم و دلت نه آگاه از من "مولانا"
-
حاشا که مرا جز تو - خاقانی
سهشنبه 16 آبانماه سال 1402 17:01
حاشا که مرا جز تو در دیده کسی باشد یا جز غم عشق تو در دل هوسی باشد "خاقانی" متن کامل شعر در ادامه مطلب حاشا که مرا جز تو در دیده کسی باشد یا جز غم عشق تو در دل هوسی باشد کس چون تو نشان ندهد در کل جهان لیکن چون این دل هر جائی هر جای بسی باشد بر پای تو سر دارم گر سر خطری دارد وصل تو به دست آرم گر دسترسی باشد...
-
عطر تو - مهسا اکبری
پنجشنبه 11 آبانماه سال 1402 08:20
عطر تو عطر سیب ممنوعه ایست کـه حوا چید چشیدمت و از پا افتادم سقوط، تنبیه قشنگی ست اگر گناهم تـو باشی ... "مهسا اکبری "
-
شوق دیدار تو - شهره روحبانی
سهشنبه 9 آبانماه سال 1402 07:59
هر بامداد که به زندگی نزدیک میشوم دلم به عشق تو بیدار میشود و دوباره جوانه میزند ساقههای کهن. محبوب من دستهای تو، قلههای کوهی استوار است و قامتات، درخت تنومندی که من میان شاخههایش زندگی میکنم دلم به شوق دیدار تو بیدار میشود هر بامداد و هر شب با رویای با شکوه آغوش مردانهات به خواب میروم. آرام جانم، بمان...
-
آن دوست که من دارم - سعدی
سهشنبه 9 آبانماه سال 1402 07:33
آن دوست که من دارم وان یار که من دانم شیرین دهنی دارد دور از لب و دندانم بخت این نکند با من کان شاخ صنوبر را بنشینم و بنشانم گل بر سرش افشانم "سعدی" متن کامل شعر در ادامه مطلب آن دوست که من دارم وان یار که من دانم شیرین دهنی دارد دور از لب و دندانم بخت این نکند با من کان شاخ صنوبر را بنشینم و بنشانم گل بر...
-
در تمنای غزل - هادی جعفری منفرد
یکشنبه 30 مهرماه سال 1402 08:01
در تمنای غزل، در پی تفسیرِ تو ام مست با خاطرِ تو، بسته به زنجیر تو ام در شب عشق، که عشاق به هم آمیزند من کنار غم تو، خیره به تصویر تو ام "هادی جعفری منفرد" متن کامل در ادامه مطلب در تمنای غزل، در پی تفسیرِ تو ام مست با خاطرِ تو، بسته به زنجیر تو ام در شب عشق، که عشاق به هم آمیزند من کنار غم تو، خیره به تصویر...
-
وجود هیچکس غمها را از بین نمی برد
یکشنبه 30 مهرماه سال 1402 07:42
وجود هیچکس غمها را از بین نمی برد اما کمک می کند با وجود غمها محکم بایستیم درست مثل چتر که باران را متوقف نمی کند اما کمک می کند آسوده زیر باران بایستیم!. ابرها به اسمان تکیه می کنند درختان به زمین و انسانها به مهربانی یکدیگر گاهی دلگرمی یکی چنان معجزه می کند که انگار خدا در زمین کنار توست!. جاودان باد سایه کسانی که...
-
هنر خودشناسی - آرتور شوپنهاور
پنجشنبه 27 مهرماه سال 1402 15:05
انسان با صمیمیت بیاندازه با دیگران از قدر و احترام خود میکاهد. زیرا فرومایگان از همه چیز سوءاستفاده میکنند، بالاخص زمانی که دریابند دسترسی به شما نیز آسان است. "آرتور شوپنهاور" از کتاب: هنر خودشناسی منبع: @ketabekhoob
-
سهم ما از عشق - علی صفری
پنجشنبه 27 مهرماه سال 1402 14:42
گفته بودم می روی دیدی عزیزم آخرش سهم ما از عشق هم شد قسمت زجرآورش زندگی با خاطراتت اتفاقی ساده نیست رفتنت یعنی مصیبت، زجر یعنی باورش یک وجب دوری برای عاشقان یعنی عذاب وای از آن روزی که عاشق رد شود آب از سرش حال من بعد از تو مثل دانش آموزی ست که خسته از تکلیف شب، خوابیده روی دفترش بی تو بین گریه ها یاد تو در آغوشم است...
-
حرف حساب
پنجشنبه 27 مهرماه سال 1402 14:38
آدمی که از یه جایی به بعد فقط سکوت میکنه، تبدیل به یه آدم آروم نشده؛ فقط خسته شده از جنگیدن ! اونجایی که منتظر جنگیدنش بودی ولی دیدی فقط یه لبخند بهت زد بدون که روزِ رفتنش نزدیکه ! بعضی از آدما وقتی باهات میجنگن یعنی براشون مهمی و وقتی هم که دیگه نسبت بهت بی تفاوت میشن یعنی دارن زندگی کردن بدون تو رو به خودشون یاد...
-
شاخه ی شکسته - محمود درویش
دوشنبه 24 مهرماه سال 1402 18:08
چگونه می شود به شاخه ی شکسته فهماند که باد عذرخواهی کرده است!؟ "محمود درویش"
-
من نه آنم که ز سودای تو - فیض کاشانی
یکشنبه 23 مهرماه سال 1402 16:48
من نه آنم که ز سودای تو دل بردارم ... "فیض کاشانی"
-
چشم هایت جای آفتاب نشستند - محسن حسینخانی
پنجشنبه 20 مهرماه سال 1402 07:56
آفتاب داشت از همان جای همیشگی طلوع می کرد و هیولای روزمرگی دهانش را برای بلعیدن رویاهایم باز کرده بود تو آمدی و چشم هایت جای آفتاب نشستند تنها تو می توانستی این چنین دهان روزمرگی را ببندی. "محسن حسینخانی" از کتاب در دست چاپ: کوه صدایم را پس نمی دهد
-
دیدنش حال مرا - علی صفری
چهارشنبه 19 مهرماه سال 1402 08:28
دیدنش حال مرا یک جور دیگر می کند حال یک دیوانه را دیوانه بهتر میکند ! در نگاهش یک سگ وحشی رها کرده و این جنگ بین ما دو تا را نابرابر میکند ... حالت پیچیدهٔ مویش شبیهِ سرنوشت عشق را بر روی پیشانی مُقدر میکند آنقدر دلبسته ام بر دکمهٔ پیراهنش فکر آغوشش لباسم را معطّر میکند رنگ مویش را تمام شهر می دانند، حیف پیش...
-
مرا رازیست اندر دل - سعدی
چهارشنبه 19 مهرماه سال 1402 08:16
مرا رازیست اندر دل به خون دیده پرورده ولیکن با که گویم راز چون محرم نمیبینم قناعت میکنم با درد چون درمان نمییابم تحمل میکنم با زخم چون مرهم نمیبینم "سعدی" متن کامل شعر در ادامه مطلب دلم تا عشقباز آمد در او جز غم نمیبینم دلی بی غم کجا جویم که در عالم نمیبینم دمی با همدمی خرم ز جانم بر نمیآید دمم با...
-
در دنیا هیچ چیز پایدار نیست - سامرست موام
سهشنبه 18 مهرماه سال 1402 08:20
در دنیا هیچ چیز پایدار نیست و اگر انسان توقعِ بقای چیزی را داشته باشد، احمق است. اما اگر از آنچه که برای مدتِ کوتاهی دارد لذت نبرد، از آن هم احمقتر است. "سامرست موام " از کتاب: لبه تیغ ویلیام سامرست موآم ( William Somerset Maugham ) (۱۸۷۴ –۱۹۶۵)، داستاننویس و نمایشنامهنویس انگلیسی بود.
-
زیبا اگر بود عشق ما بود - محمد رضا رحمانی
دوشنبه 17 مهرماه سال 1402 16:02
تگرگ تاتار تیرگی تاریخ و باد که چراغ را خواهد کشت چه کسی باور می کرد ما به باد صبح بخیر بگوییم و باقی عمر را در پاییز چای بنوشیم! امروز دستهای تو آنقدر سرد است که زمستان را سراسیمه می کند و چشمهای تو آنقدر تاریک که آمدن آفتاب را به تاخیر می اندازد گویی سالهاست زندگی را تلفظ نکرده ایم نه آب، نه آفتاب، نه آینه زیبا اگر...