عشق تو ز خاص و عام پنهان چه کنم
دردی که ز حد گذشت درمان چه کنم
خواهم که دلم به دیگری میل کند
من خواهم و دل نخواهد ای جان چه کنم
"ابوسعید ابوالخیر"
از اهل زمانه عار می باید داشت
وز صحبتشان کنار می باید داشت
از پیش کسی کار کسی نگشاید
امید به کردگار می باید داشت
"ابوسعید ابوالخیر"
(رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران)
منبع: وبسایت گنجور
تصویر مفهومی: تنیده در دنیای پیچیده
در وصل تو پیوسته به گلشن بودم
در هجر تو با ناله و شیون بودم
گفتم به دعا که "چشم بد دور ز تو"
ای دوست مگر چشم بدت من بودم؟
"ابوسعید ابوالخیر"
شعر مشابه از مولانا:
@baran_e_del
متن کامل شعر:
ادامه مطلب ...
نازار دلی را که تو جانش باشی
معشوقه پیدا و نهانش باشی
زان می ترسم که از دل آزردن تو
دل خون شود و تو در میانش باشی.
"ابوسعید ابوالخیر"
از باد صبا دلم چو بوی تو گرفت
بگذاشت مرا و جستجوی تو گرفت
اکنون ز منش هیچ نمیآید یاد
بوی تو گرفته بود خوی تو گرفت.
"ابوسعید ابوالخیر"
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
وین حرف معما نه تو خوانی و نه من
هست از پس پرده گفتگوی من و تو
چون پرده در افتد نه تو مانی و نه من.
"خیام"
(یا ابوسعید ابوالخیر)
پ.ن: این رباعی را هم به خیام نسبت داده اند و هم ابوسعید ابوالخیر که البته اینکه برای خیام باشد محتمل تر است.
من بودم و دوش آن بت بنده نواز
از من همه لابه بود و از وی همه ناز
شب رفت و حدیث ما به پایان نرسید
شب را چه گنه حدیث ما بود دراز...
"مولانا" یا "ابوسعید ابوالخیر" !!؟؟