دلبری؛
حتا در
بهشت زهرا...
وقتی در جامهی سیاهت
با چشمان غمزده
مُردهای را مشایعت میکنی،
تمام آمپلیفایرها لال میشوند
و من از یاد میبرم
جنازههای ترمهپوشی را
که با صفی از لباسهای سیاهِ بدرقهگر
از کنارم میگذرند...
بر سنگِ هر گوری قدم میگذاری،
می دانم آن مُرده
به بهشت میرود!
میدانم قاریانِ کور حتا
در پشتِ عینکهای سیاهشان
از زیبایی تو باخبرند
و کودکان گلفروش
- بیخیال شکمهای گرسنهی خود-
آرزو دارند تمام گلهای سرخشان را بر سرت بریزند...
بهشت زهرا
زیباترین نقطهی جهان است
وقتی تو از آنجا میگذری
و مرگ
چیز مهمی نیست
اگر دست
در دست تو داشته باشم!
"یغما گلرویی"
از کتاب: باران برای تو می بارد
یغما گلرویی ، متولد ۶ مرداد ۱۳۵۴ ، ارومیه
** یغمای عزیز، تولدت مبارک **
غمگین،
میان درختان نشسته ای ..
این عکس باید
در جنگل های شمال گرفته شده باشد
اما شمال و جنوب نقشه اهمیتی ندارد
و فرقی نمی کند
چه روز و چه ماه و چه سالی بوده ...
تنها تو اهمیت داری
و چشمان ابری ات
که گویی
سوختن جنگلی را می نگریسته اند !
تنها تو اهمیت داری !
سفیدبرفی رفته با شهزاده ی قصه
که من
یکی از هفت کوتوله زندگی ات بودم ...
کاش درختی می شدم
که به آن تکیه داده ای !
" یغما گلرویی "
از کتاب: باران برای تو می بارد / پرتره-دو
-----------------------------------
+ تولد مبارک یغمای عزیز