مرا نمی توان شناخت
بهتر از آنکه تو شناخته ای
چشمان تو
که ما هردو در آن به خواب فرو می رویم
به روشنایی های انسانی من
سرنوشتی زیباتر از شب های جهان می بخشند
چشمان تو
که در آن ها به سیر و سفر می پردازم
به جان جاده ها
احساسی بیگانه از زمین می بخشند.
چشمانت
که تنهایی بی پایان ما را می نمایانند
آن نیستند که خود می پنداشتند
تو را نمی توان شناخت
بهتر از آنکه من شناخته ام.
"پل الوار"
ترجمه: جواد فرید
از کتاب: با نیروی عشق (مجموعه اشعار) / انتشارات نگاه / چاپ اول 1393
بسیار لذت بردم همچنان
قبلا نیز وبلاگ شمار و می خوندم
مرسی
سه نقطه میگزارم... برای تمام حرف های نگفته مان کافی ست!
سلام خوب هستید. شما تبلیغات هم قبول می کنید؟ تبلیغ یک سایت فرهنگی ادبی در قالب یک پست ثابت
سلام. ادرس ایمیلتون اشتباس !
حضورتون گلباران
ممنون که اومدین بازم بیاین
گل::گ:::
تورانمی شودشناخت
بهترازانکه من شناخته ام
لایکک
می شناسمت
چشمهای تو
میزبان آفتاب صبح سبز باغهاست
می شناسمت
واژه های تو
کلید قفل های ماست
می شناسمت
آفریدگار و یار روشنی
دستهای تو
پلی به رویت خداست
((شفیعی کدکنی))