راهمان دور و دلمان کنار همین گریستن است
خدا را چه دیدهای ریرا!
شاید آنقدر بارانِ بنفشه بارید
که قلیلی شاعر از پی گل نی
آمدند، رفتند دنبال چراغ و آینه
شمعدانی، عسل، حلقهی نقره و قرآن کریم.
...
سرانجام باورت میکنند
باید این کوچهنشینانِ ساده بدانند
که جرم باد ... ربودن بافههای رویا نبوده است.
گریه نکن ریرا
راهمان دور و دلمان کنار همین گریستن است.
دوباره اردیبهشت به دیدنت میآیم.
"سیدعلی صالحی"
گزیده ای از دفتر: دیر آمده ای ری را ... / شعر 16
واقعا یه دنیا ممنون به خاطرانتخاب این اشعار زیبا
سلام دمت گرم،کارت واقعا درسته،همه شعرات عالی وا با مفهومه،من نصف عاشقیمو مدیون وبلاگ شمام.همیشه منتظر شعر و متنای زیباتون هستم،فقط یه ایراد کوچولو اونم اینه که دیر به دیر مطلب میذارید که صد البته شمام کار و زندگی شخصی دارید،کارت درسته خسته نباشی
سپاسگزارم
درود بر شما
چگونه
به گل سرخی که
در دستانم
منتظر توست
بگویم :
" رفته ای !"
((محمد شیرین زاده))
سرانجام باورت میکنند
باید این کوچهنشینانِ ساده بدانند
که جرم باد ... ربودن بافههای رویا نبوده است.
آفرین