امروز برای تو پیراهنی خریدهام
لطیف وُ نرم
مثل چشمهایت
که تابستان به تنت نرسد
فردا برای تو شال میگیرم
که باد موهایت را جایی تعریف نکند
دیروز هم که دیدی
چهقدر برای تو ناز خریدم!
حالا بخواب !
میخواهم برای خود یک خوابِ آبدار بخرم.
"افشین صالحی"
قحطی شعر نیومده تو یکم تنبل شدی 4 جا سرچ کنی 4 تا کتاب از تو نمایشگاه از رفیقات گرفتی هر دو سه روز یه بار یدونه از اونا و میذاری اینکه نشد
خودمونیم ولی انتخاب هات خیلی مسخره شده.
شایدم قحطی شعره
تلخ مى گذرد شیرین
روى ترش مکن،منشین
برخیز
شورى برانگیز
بگشا ى دروازه ى بازوانت را
که این خسرو زخمی بى سپاه
درهجوم درد و آه
جز دژ آغوش تواش
دلپناهی نیست