و با آن که
میترسم و مضطربم
باز با تو تا
آخرِ دنیا هستم
میآیم کنار
گفتگویی ساده
تمام
رویاهایت را بیدار میکنم
و آهسته زیر
لب میگویم
برایت آب
آوردهام، تشنه نیستی؟
فردا به
احتمال قوی باران خواهد آمد.
تو پیشبینی
کرده بودی که باد نمیآید
با این همه ...
دیروز
پی صدائی
ساده که گفته بود بیا، رفتم،
تمام رازِ
سفر فقط خوابِ یک ستاره بود!
خستهام ریرا!
میآیی
همسفرم شوی؟
گفتگوی میان
راه بهتر از تماشای باران است
توی راه از
پوزش پروانه سخن میگوئیم
توی راه
خوابهامان را برای بابونههای درّهای دور تعریف میکنیم
باران هم که
بیاید
هی خیس از
خندههای دور از آدمی، میخندیم،
بعد هم به
راهی میرویم
که سهم ترانه
و تبسم است
مشکلی پیش
نمیآید
کاری به کار
ما ندارند ریرا،
نه کِرمِ
شبتاب و نه کژدمِ زرد.
وقتی دستمان
به آسمان برسد
وقتی که بر
آن بلندیِ بنفش بنشینیم
دیگر دست کسی
هم به ما نخواهد رسید
مینشینیم
برای خودمان قصه میگوئیم
تا کبوترانِ
کوهی از دامنهی رویاها به لانه برگردند.
غروب است
با آن که میترسم
با آن که سخت
مضطربم،
باز با تو تا
آخر دنیا خواهم آمد.
از: سید علی صالحی
مجموعه: نامهها / دیرآمدهای ریرا! باد آمد و همه رویاها را با خود برد.
bah bah mashare
ba anke mitarsamo moztarebam baz bato ta akhare donya miayam
عالی و سرشار ازاحساس..
جشنواره انتخاب وبلاگ برتر
http://www.iramit.net/irabest
جای شما در بین سایتها و وبلاگهای برتر خالیست
کسـی
بـاور نمـی کنـــد
لبخنــدش مـی تـوانســـت
پُلـی بـاشـــد
کـــه جمعـــــه را
بـه همــــه ی روزهــای هفتـــه
پیـونــــد بـزَنـَــد!
"احمــدرضـا احمــــدی"
اگر او را بیابم..حتی اگر کنارم نباشد..من تا آخر دنیا پای او میمانم
مثل همیشه زیبا.../
اوه بله حق با شماست این مدت اینقدر راجع به هوش سیاه تحقیق کردم که دیگه یادم رفته چی مال کدوم وبلاگ بوده ...
به هر حال ممنون که وقت گذاشتید