بی تو هم می شود زندگی کرد
قدم زد،
چای خورد،
فیلم دید،
سفر رفت؛ ...
نمی شود به خواب رفت!
"رضا کاظمی"
-------------------------------------------------------------
دفتر عشق:
کلافه کرده ای مرا...
چرا همیشه
لبخندهایت از شعرهای من زیباتر است!؟
"منبع: نت"
-----------------------------------------------------------
+ دلم گرفته
دلم عجیب
گرفته است
و هیچ چیز،
نه این دقایق
خوشبو، که روی شاخهی نارنج می شود خاموش،
نه این صداقت
حرفی، که در سکوت میان دو برگ این گل شب بوست
نه، هیچ چیز
مرا از هجوم خالی اطراف نمی رهاند.
دلم عجیب گرفته است
باغبانی پیرم
که به غیر از گلها از همه دلگیرم
کوله ام غرق غم است
آدم خوب کم است
عده ای بیخبرند
عده ای کور و کرند
و گروهی پکرند
دلم از این همه غم می گیرد
و چه خوب...
آدمی عاقبت می میرد...
و عشق تنها عشق
ترا به گرمی یک سیب می کند مانوس؟
چرا گرفته دلت مثل آنکه تنهایی
چه قدر هم تنها
خیال می کنم
دچار آن رگ پنهان رنگ ها هستی
دچار یعنی
..........عاشق
و فکر کن که چه تنهاست
اگر که ماهی کوچک دچار آبی دریای بیکران باشد
و فکر میکنم
که این ترنم موزون حزن تا به ابد
شنیده خواهد شد
هنوز گوشم از گفتگوی بی گریه مان گرم بود!
از جایم بلند شدم،
پنجره را باز کردم
و دیدم زندگی هم هر از گاهی زیباست!
شنیدم که کلاغ دیوار نشین حیاط
چه صدای قشنگی دارد!
فهمیدم که بیهوده به جنونِ مجنون میخندیدم!
فهیدم که عشق،
آسمان روشنی دارد!
رو به روی عکسِ سیاه و سفید تو ایستادم،
دستهایم را به وسعتِ « دوستت می دارم!» باز کردم،
و جهان را در آغوش گرفتم!ا
(یغما گلرویی )