امشب
با خیال تو در این پیراهن هم آغوشم!
به خدا نوشتم ...
نسیم نوزد!
ماه تاب نتابد!
ستاره ها ندرخشند!
مرغ سحر نخواند!
چشمه نجوشد!
و یاس های باغچه عطر نیفشانند!
به خدا نوشتم...
صدای پایش در کوچه نپیچد!
خورشید راه فردا را گم کند!
و جهان بایستد از حرکت!
خدا پاسخ داد
تو پنجره را برایم باز بگذار
تا خلقت عشق را تماشا کنم...
باقی اش با من!
امشب با خیال تو ...
در این پیراهن عشق را خلق میکنم!
باقی اش با خدا!
"حامد نیازی"
دورترازهرامتداد
پاک ترازهراعتراف
زیبااااااادرووود
عشق است
عشق است آن دو پنجره ی روبروی هم
عشق است آن دو حنجره ی روبروی هم
عشق آینه ست. آیِنه ای در مقابلت
آن را بگیر سمت ترک خورده ی دلت
عشق آن نخِ رها ست که چون بادبادکی
برده دل تورا به فضاهای کودکی
عشق است آن صدای رها گشته از ازل
عشق است آن طنین فرو خفته در غزل!
این عاشقانه طعم گس عشق می دهد
طعم معطر وملس عشق می دهد!
از آن شمیم شیر و عسل در تراوش است
چون مزه ی ترنج و انار است, میخوش است
در تنگ سرخ عشق , دوماهی شناور است
از هرچه بگذری سخن دوست خوشتر است
عشق است آن دو پنجره روبروی هم...
هوشنگ ابتهاج
یاد ِ تو می وزد ولی...
بی خبرم ز جای تو
کز همه سوی می رسد...
نکهت ِ آشنای تو
" عمر منی " به مختصر،
چون که ز من نبود اثر
زنده نمی شدم اگر...
از دم ِ جان فزای تو
حسین منزوی
لایکککک
باقی اش باخدا