عید که آمد
فکری برای آسمان تو خواهم کرد
یادم باشد
روزهای آخر اسفند
دستمال خیسی روی ستاره هایت بکشم
و گلدانی
کنار ماهت بگذارم
زندگی
همیشه که این جور پیچ و تاب نخواهد داشت
بد نیست
گاهی هم دستی به موهایت بکشی
بایستی کنار پنجره
و با درخت و باغچه صحبت کنی
پنهان نمی کنم که پیش از این سطرها
"دوستت دارم" را
می خواسته ام بنویسم
حالا کمی صبر کن
بهار که آمد
فکری برای آسمان تو
و سطرهای پنهانی خودم
خواهم کرد....
"حافظ موسوی"
زیبا
لب های هر دو مان
شبیه به ماهی ست
بیا تُنگ صورتمان را یکی کنیم
با هم که باشند ، دور هم می گردند
سرشان به شیشه ی تنهایی نمی خورد
و نمی فهمند آدم ها ،
برای چه دلتنگی آن ها را جشن می گیرند
من آینه هم می آورم
این طوری می شوند چهار ماهی ، چهار عاشق
که بوسه هاشان را به هم نشان می دهند
تا حال تمام سفره عید باشد
رسول ادهمی
دوست داشتنت اتفاقی است که افتاده است نمی شود انکار کرد حتی اگر شاهد زنده ای نداشته باشد درست مثل جنگ جهانی اول