انگشتانم
از کار افتاده اند
آنقدر که آمدنت را مشق کرده اند!
چشمانم
تار می بینند
آنقدر که انتظارت را
خیره مانده اند!
پاهایم
ناتوان شده اند
آنقدر که
عشقت را ایستاده اند!
قلبم
اما
هنوز تند می تپد
تا وقتی که هستی
و عطر نگاهت را به آفاق می پاشی
دوست داشتنت
هم چنان در رگ هایم جاریست...
"سارا قبادی"
لعنتی
چه چیز فوق العادهایست
دوست داشتن تو
تو عشق من ، دختر من
دوست من وُ مادر کوچک من هستی
جانم ، دردانهام
قبل از دوست داشتنت
گویی نمیدانستم چگونه باید دنیا را دوست داشت
این شهر اگر زیباست
از روی توست
این سیب اگر خوشمزه است
از روی توست
این انسان اگر عاقل است
از روی توست
ناظم حکمت