کلبه ام پنجره ای باز به دریا دارد
خوب من، منظره ی خوب تماشا دارد
ساخته ام آینه ای را به بلندای خیال
تا خودت را به تماشای خودت وا دارد
راز گیسوی تو، دنیای شگفت انگیزیست
که به اندازه ی صد فلسفه، معنا دارد
گوش کن، خواسته ام خواهش بیجایی نیست
اگر آینه ی دستت بشوم جا دارد
چشم یک دهکده افتاده به زیبایی تو
یعنی این دهکده، یک دهکده رسوا دارد
کوزه بر دوش سر چشمه بیا تا گویند
عجب این دهکده سرچشمه زیبا دارد
در تو یک وسوسه ی مبهم و سر گردان است
از همان وسوسه هایی که یهودا دارد
عشق را با همه ی شیرینی و شور انگیزی
لحظه هایی است که افسوس و دریغا دارد
بی قرار آمدن، آشفتن و آرام شدن
حس گنگی است که من دارم و دریا دارد
یخ نزن رودِ معمایی من ،جاری باش
دل دریای ام، آغوش پذیرا دارد.
"محمد سلمانی"
برگرفته از وبلاگ: شعر و غزل امروز
عالی عالی. سپاس و درود فراوان.
:گل
به چشمانت بسپار خط و نشان برای قلبم نکشند . . .
خیلی وقته قلبم اسیر نگاه تو شده ، بگو با اسیرشان مدارا کنند . . .
وَ اِلا چشمانت را به دادگاه لبم میکشانم و درخواست اجرای حکم بوسه خواهم کرد . . .
خود دانی نازنین ^.^
من بارش چشمان آسمان را به تو هدیه خواهم داد…
آنگاه که بر سر تو ابرهای تیره و تارند…
و غرش رعدهای آن را در خود نهان خواهم کرد…
ابرهای تیره را می زدایم…
و آبی آسمان را به چشمانت هدیه خواهم کرد…
من سرخی غروب را در خود دفن خواهم کرد…
طلـــوع صبـــح را
به تــو
نوید مــی دهم…
تـــو غمـــگین مــباش…
JE NE SUIS PAS SEUL
Chaige
De fruits legers aux levres
Paree
De mille fleurs varies
Glorieuse
Dans les bras du soleil
Heureuse
Dun oiseau familier
Ravie
Dune goutte de pluie
Plus belle
Que le ciel du matin
Fidele
Je parle dun jardin
Je reve
Mais Jaime justement
من تنها نیستم
سرشار
از میوه های خوشگوار
زیبا
به هزار گل رنگارنگ
باشکوه
درآغوش آفتاب
کامیاب
از پرنده ای آشنا
شاد
ازقطره ای باران
قشنگ تر
ازآسمان سحر
وفادار.
من ازیک باغ می گویم
خواب می بینم
به راستی که عاشق شده ام
من تنها نیستم / پل الوار /سید محمد آتشی
سپاس
سلام . من همیشه به وب شما سر میزنم . خیلی عا ا ا ا لیه . مخصوصا واسه من که عاشق شعرم ! موفق باشین
زنده باشید
انتخابهاتون زیبان همچون همیشه..
درود و سپاس فراوان
√ مـے تـوانـے از دوسـت داشـتـنـم بـرگـردے!؟
دوسـت داشـتـن کـہ خـیـابـان نـیـسـت
تـاکـسـے بـگـیـرے
بـنـشـیـنـے
پـیـشـانـیـت را بـہ شـیـشـہ بـچـسـبـانـے
آه بـکـشـے
و بـرگـردے بـہ پـیــش از آن
نـہ
نـمـے شـود . . .
بـا دوسـت داشـتـنـم کـنـار بـیـا
مـثـل پـیـرمـردهـا
کـہ بـا لـرزش دسـت هـایـشـان . . .
هـیــ ــس هـیچـ ــی نگـ ــو
صـ ــدای تو را بـ ــاد هم نبـ ــاید بشـ ــنود
تمام وجود تو مـ ـال مـ ـن است
مردم میگویند حسـ ــودم
تو میگویی دیـ ــوانه
اما من عاشـ ـــقم
عشــ ــق… ، حســ ــادت… ، دیوانــ ــگی
صِدایِ گــآم هآیِ تـُــ♥ـــو ضَرَبــآنِ زِندِگـیِ مَن اَست
بـآمِن رآه بیآ
بآ تُــ♥ــو تِشنِــه یِ زِندِه بودَنَـم…
قشنگ بود
گاهی از دوست داشتنت ،
خســــــــــــــــته میشوم !
دلـــــ♥ـــــــم می خواهد . . .. برایــــــت بمیـــــــــــــرم !
ذوب در عشق!
زندگی ... یعنی بمیری در هوای یک نفر
مرده باشی جان بگیری با صدای یک نفر
عمر اگر بسیار باشد، عمر اگر کم؛ هرچه هست
محض لبخند یکی باشی، فدای یک نفر
عاشقانه هرچه داری لابه لای شعرهات-
گفته باشی از همان اول برای یک نفر ...
بسیار زیبااااا
کمی دیر آمدی ای عشق!
اما باز با این حال،
اگر چیزی
از این غارتزده باقیست،
غارت کن ...!
خوب من ... پنجره ی خوب، تماشا دارد.