پاییز که می شود
حرف شال را نمی زنی
تا خیال بافی ام
گردن تو باشد
شانزلیزه را
به رفت و آمد گرفته ای
و دامنت
بندری به خورد کافه ها می دهد
با ویولنسلهای بازنشسته
یا لهجه ای که از خرخره بوی غربت می دهد
سرما را بهانه می کنم
که سرم
شانه های دموکراتت را
ییلاق قشلاق کند.
"میلاد آهنگربهان"
پ.ن: این پاییز هم حواله ی دهن دره ها !
کوچ، شانه می خواهد...
لاک پشتی شده ام که بال هیچ پرنده ای را خواب نمی بیند..!
برگرفته از وبلاگ شاعر:
http://www.matarsakshaah.blogfa.com/---------------------------------------------------------------
+ پاییزتان پر مهرررررر باد.
وبلاگ شما بهترین و آپدیت ترین منبع شعره
درود بر شما
شعر ها و کلا وبلاگ بسیار عالیه
نظر نذاشتم تاحالا اما همیشه دنبال میکنم...
ادامه بدید لطفا
سپاس