یک روز،
بلکه پنجاه سال دیگر
موهای نوه ات را نوازش می کنی
در ایوان پاییز
و به شعرهای شاعری می اندیشی
که در جوانی ات عاشق تو بود
شاعری که اگر زنده بود
هنوز هم می توانست
موهای سپیدت را
به نخستین برف زمستان تشبیه کند
و در چین دور چشمانت
حروف مقدس نقر شده
بر کتیبه های کهن را بیابد...
یک روز
بلکه پنجاه سال دیگر
ترانه ی من را از رادیو خواهی شنید
در برنامه ی "مروری بر ترانه های کهن" شاید
و بار دیگر به یاد خواهی آورد
سطر هایی را
که به صله ی یک لبخند تو نوشته شدند.
تو مرا به یاد خواهی آورد بدون شک
و این شعر
در آن روز
تازه ترین شعرم
برای تو خواهد بود...
"یغما گلرویی"
از کتاب: باران برای تو می بارد
یادش بخیر اولین کسی با عشق واقعی آشنام کرد تو خداحافظیاش این متن رو برام فرستاد
اسم یغما گلرویی را شنیده بودم اما در وبلاگ شما با شعرش آشنا شدم. سپاسگزارم.
سلام.صبح بخیر.امیدوارم حالتون خوب باشه.نمی دونم منو یادتون هست یا نه.در مورد شعر شاهبداغی چند وقت پیش پیام دادم.
عذر میخوام اما این شعر جناب گلرویی کمی اشتباه نوشته شده.
باید این باشه:
حروفِ مقدسِ نقر شده بر کتیبههای کهن را بیابد
ــــــــــــــــــــ
نقر شده نه نقش شده.نقر شده یعنی کنده کاری شده و با توجه به واژه کلیدی کتیبه انتخاب نقر از سوی شاعر هوشمندانه و زیبا بود.
چینش ابیات شعر اینگونه است متشکر میشم اصلاح کنید:
یک روز،
بلکه پنجاه سالِ دیگر
موهای نوهات را نوازش میکنی
در ایوانِ پاییز
و به شعرهای شاعری میاندیشی
که در جوانیات
عاشقِ تو بود.
شاعری که اگر زنده بود
هنوز هم میتوانست
موهای سپیدت را
به نخستین برفِ زمستان تشبیه کند
و در چینِ دور چشمانت
حروفِ مقدسِ نقر شده بر کتیبههای کهن را بیابد...
یک روز
بلکه پنجاه سالِ دیگر
ترانهی من را از رادیو خواهی شنید
در برنامهی مروری بر ترانههای کهن شاید
و بار دیگر به یادخواهی آورد
سطرهایی را
که به صلهی یک لبخند تو نوشته شدند.
تو مرا به یاد خواهی آورد بدون شک
و این شعر در آن روز
تازهترین شعرم برای تو خواهد بود...
سلام و درود بر شما
دقیقا درست فرمودید
اصلاح شد
سپاس از توجه و لطف شما
می شود فردا که دوباره گنجشک ها بر بام خانه مان فریاد کنند که اینجا کسی منتظر توست بیا
سلام دوست عزیز
وبلاگ زیبا و پر محتوایی دارید
به مزرعه احساس من هم سری بزنید شعر میکارم
ﺑﺎﺯ ﺍﻣﺸﺐ ﻣﺜﻞ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺑﺎ ﺩﺭﺩﻡ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻮﻧﺪﻡ
ﻭﺍﺳﻪ ﺩﻝ ﮐﻮﭼﯿﮑﻢ ﺷﻌﺮ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺧﻮﻧﺪﻡ
ﺍﯾﻦ ﻏﻢ ﺑﺎ ﻭﻓﺎﯾﻢ ﻫﻤﺶ ﺑﺎ ﻣﻦ ﻣﯽ ﻣﻮﻧﻪ
ﺣﺘﯽ ﺗﻮﯼ ﺭﻭﯾﺎﻫﺎﻡ ﺩﺭﺩﻣﻮ ﺧﻮﺏ ﻣﯽ ﺩﻭﻧﻪ
ﺍﻭﻥ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺭﻓﺖ ﻣﯿﺪﻭﻧﻢ ﮐﻪ ﻧﻤﯿﺎﺩ
ﺩﯾﮕﻪ ﺑﺮ ﻧﻤﯽ ﮔﺮﺩﻩ ﺩﯾﮕﻪ ﻣﻨﻮ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﺩ
ﮐﯽ ﻣﯿﺎﺩ ﮐﻪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺟﺎﯼ ﺍﻭﻧﻮ ﺑﮕﯿﺮﻩ
ﺩﻝ ﮐﺴﯽ ﺭﻭ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﺩ ﺗﺎ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺑﻤﯿﺮﻩ
ﻣﺮﮒ ﻭﺍﺳﻢ ﺟﺪﺍﯾﯽ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﻭﺯﯼ ﻫﺰﺍﺭ ﺑﺎﺭ
ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯ ﺭﻓﺘﻦ ﺗﻮ ﮔﻔﺘﯽ ﺧﺪﺍ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭ
ﮔﻔﺘﯽ ﺑﺮ ﻧﻤﯽ ﮔﺮﺩﻡ ﺍﯾﻦ ﻟﺤﻈﻪﺀ ﺁﺧﺮﻩ
ﺗﻮ ﺭﻓﺘﯽ ﺍﻣﺎ ﻫﻨﻮﺯ ﭼﺸﻤﺎﯼ ﻣﻦ ﺑﺮ ﺩﺭﻩ
ﺷﺎﯾﺪ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﺮﮔﺮﺩﯼ ﺑﺎﺯ ﻣﻦ ﻋﺎﺷﻘﺖ ﻫﺴﺘﻢ
ﺗﻮ ﺑﻮﺩﯼ ﺑﻬﺘﺮﯾﻨﻢ ﺩﺭ ﺑﺮﻭﯼ ﻏﯿﺮ ﺑﺴﺘﻢ
ﻋﺸﻖ ﻣﻦ ﺟﺎﻭﺩﺍﻧﻪ ﺗﺎ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺑﻤﯿﺮﻡ
ﺷﺎﯾﺪ ﺗﻮﯼ ﺍﻭﻥ ﺩﻧﯿﺎ ﺩﺳﺘﺎ ﺗﻮ ﻣﻦ ﺑﮕﯿﺮﻡ
ﻓﺮﻫﺎﺩ ﺻﯿﺎﺩ