عشق
راهیست برای بازگشت به خانه
بعد از کار
بعد از جنگ
بعد از زندان
بعد از سفر
بعد از …
من فکر میکنم
فقط عشق میتواند
پایان رنجها باشد
به همین خاطر
همیشه آوازهای عاشقانه میخوانم
من همان سربازم
که در وسط میدان جنگ
محبوبش را فراموش نکرده است.
"رسول یونان"
بیشتر از ده بار خوندمش و هر بار حظ بردم...انتخابتون بی نظیره
در من طلوع کن
در من غروب کن
در من آشیانه بساز
ریشه کن
بارور شو
عاشق شو
شاعر شو
شعر بساز
شعر بخوان
در من آسمان آبی باش
ابر باش
باران باش
عمقِ دریا باش
در من مثل یک شهر باش
شلوغ باش
گاهی اگر شد
کوچهای بن بست باش
شاد باش
بخند
بخند
بخند
و دلت اگر گرفت
سر را بر سینهام بگذار
به طپشهای قلبی گوش کن
که میخواهد تو در وجودش طلوع کنی
غروب کنی
آشیانه بسازی
شعر بسازی
بباری
بتابی
بخندی
بخندی
بخندی
و گاهی دلت اگر گرفت
سر بر سینه اش بگذاری
نیکی فیروزکوهی