کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

تماما مخصوص - عباس معروفی

قورت دادن بعضی از مسائل مثل ماهها تو را ندیدن عادت من است. این تحمل را عملی به توانایی من در پذیرفتن مسائل ندان. آنچه را که پذیرفتم زندگی توست، آنچه را که آرزو می کنم خوشبختی توست. تصمیم بگیر که دیگر مرا نبینی، چون من چندان با تعقل کاری ندارم، من دیوانه ام!
-----------------------
چقدر آهنگهای قشنگ در این دنیا وجود داشت که من نشنیده بودم، چقدر چهره های زیبا از برابرم گذشتند که من آنها را ندیدم، چقدر رویاهای عجیب دیدم که وقتی از خواب بیدار شدم هرگز دیگر به یادم نیامد و بوی عطری از دست رفته در دلم چنگ زد که همیشه تا همیشه خودم را نبخشم.

-----------------------
چرا فکر کرده بودم که این هم بماند برای بعد؟ آیا مثل آن پرنده ای شده بودم که کنار شط از تشنگی هلاک میشود از بیم آنکه اگر بنوشد آب شط تمام می شود!؟

-----------------------
فکر می کردم وقتی آدم شاخه ای را ببرد که خودش هم روش نشسته چنان توی هوا ول می شود که مدام ته دلش هری می ریزد و کاری جز فال گرفتن و خندیدن و ترس از افتادن برایش نمی ماند. در این سقوط ناچار چشمهاش را می بندد و خیلی چیزها را نمیبیند! خواستم بهش بگویم هرکس مخالف طبیعت حرکت کند طبیعت ازش انتقام می گیرد، ولی نگفتم!

"عباس معروفی"
از کتاب تماماً مخصوص