یک جرعه ز جام تو تمامست تمام
جز عشق تو در دلم کدامست کدام؟
در عشق تو خون دل حلالست حلال
آسودگی و عشق حرامست حرام.
"مولانا"
گفتم که
دل از تو برکنم نتوانم
یا بیغم تو دمی زنم نتوانم
گفتم که ز سر برون کنم سودایت
ای خواجه اگر مرد منم نتوانم
"مولانا"
تا درد نیابی تو به درمان نرسی
تا جان ندهی به وصل جانان نرسی
تا همچو خلیل اندر آتش نروی
چون خضر به سرچشمهٔ حیوان نرسی
"مولانا" (رباعیات)
ای از دل و جان لطیفتر قالب تو
بسیار رهست از شکر تا لب تو
عمریست که آفتاب و مه میگردند
روزان و شبان در آرزوی شب تو.
"مولانا"
دانی که به دیدار تو چونم تشنه
هر لحظه که بینمت فزونم تشنه
من تشنة آن دو چشم مخمور توام
عالم همه زین سبب به خونم تشنه
"مولوی"
------------------------------------------------------------
پی نوشت: این شعر در سایت گنجور بدین صورت آمده است:
وه وه که به دیدار تو چونم تشنه
چندانکه ببینمت فزونی تشنه
من بندهٔ آن دو لعل سیراب توام
عالم همه زانست به خونم تشنه.
استاد شجریان در تصنیف "نازار دلی" این شعر را بدین صورت (دانی که به دیدار تو چونم تشنه ...) اجرا کرده است. سابقه دارد که خوانندگان ترانه را برای بهتر شدن در دستگاه تغییر می دهند و شاید این نیز از همان موارد باشد. استاد شجریان این رباعی مولوی را با یک رباعی دیگر از ابوسعید ابوالخیر ترکیب و اجرا کرده است:
نازار دلی را که تو جانش باشی *
معشوقه پیدا و نهانش باشی
زان می ترسم که از دل آزردن تو
دل خون شود و تو در میانش باشی
*
دانی که به دیدار تو چونم تشنه
هر لحظه که بینمت فزونم تشنه
من تشنة آن دو چشم مخمور توام
عالم همه زین سبب به خونم تشنه.
*: در سایت گنجور بدین صورت آمده است: مآزار دلی را ...