روی تنت
نقاشی کنم
بعد توی آینه
نشانت دهم
که در بهشت
ایستاده ای
با سیبی گاز
زده ؟
می شود اگر
دستم خط خورد
از اول شروع
کنم ؟
اصلاً می شود
از بهشت برویم
تا ببینی
چیزی کم نیست ؟
می خواهی با
چشمهام
تو را نفس
بکشم
که دلت بریزد
و لبهات بلرزد ؟
می خواهی کف
دستت را بو کنم
ببینم بوی
کدام گیاه کمیاب
در سرم می
پیچد امروز ؟
می خواهی
بنشینی توی بغلم
که برات کتاب
بخوانم ؟
می شود آرام
بنشینی و گوش کنی ؟
می شود آنقدر
نفسهات نریزد روی گردنم ؟
آه
می شود دیگر
کتاب نخوانیم ؟
می شود آنقدر
بوسم کنی
که یادم برود
دلم چی می خواست ؟
"عباس معروفی"
--------------------------------------------------------
دفتر عشق:
"منبع: نت"