-
تن خسته ی رویا - بهناز صفری
سهشنبه 14 مردادماه سال 1399 17:18
خاطراتت به تن خسته ی رویاست هنوز ذهنِ بیچاره پر از درد و معماست هنوز غزل از شوقِ رسیدن هوس شعر نمود ولی از دوری تو شعر به یغماست هنوز آتشت شعله شد و خرمن جانانه بسوخت شعله های غمِ دل حسرت فرداست هنوز تا کجا آه کشم، آه به جایی نرسد سینه ی سوخته را شورش لیلاست هنوز من پر از شعر جنونم غزلم باده ی غم دفتر شعر پر از نامِ...
-
حرف بزن - نیکی فیروزکوهی
چهارشنبه 8 مردادماه سال 1399 17:43
تو حرف می زنی و چشم هایت مرا می برند به دشت های سبز می نشانی ام بر اسبی وحشی می تازانیم تا نزدیکی صدای آب می نشینی میان بوته های بابونه تو حرف می زنی و من در صدایت هزاران چیز زیبا کشف می کنم شکفتن شکوفه های یاس را بازگشت پرستوهای مهاجر به خانه را صدای برخورد آرام سنگی کوچک روی سطح آب را حرف بزن تا چمدان هجرتم به...
-
تا بود بار غمت بر دل بیهوش مرا
چهارشنبه 1 مردادماه سال 1399 07:16
تا بود بار غمت بر دل بیهوش مرا سوز عشقت ننشاند ز جگر جوش مرا نگذرد یاد گل و سنبلم اندر خاطر تا به خاطر بود آن زلف و بناگوش مرا "سعدی" متن کامل شعر در ادامه مطلب تا بود بار غمت بر دل بیهوش مرا سوز عشقت ننشاند ز جگر جوش مرا نگذرد یاد گل و سنبلم اندر خاطر تا به خاطر بود آن زلف و بناگوش مرا شربتی تلختر از زهر...
-
ای کاش می توانستم بگویم - خلیل جبران
دوشنبه 12 اسفندماه سال 1398 07:27
ای کاش می توانستم بگویم که با من چه می کنی تو جانی در جانم می آفرینی تو تنها سببی هستی که به خاطر آن روزهای بیشتر شب های بیشتر و سهم بیشتری از زندگی می خواهم تو به من اطمینان می دهی که فردایی وجود دارد. "جبران خلیل جبران"
-
صبح که میشود - حمیدرضا عبداللهی
دوشنبه 12 اسفندماه سال 1398 07:25
صبح که میشود برای کلاغها از عشقمان بگو بگذار یک کلاغ چهل کلاغ شود دوست داشتنمان! دلم میخواهد قصهی من و تو برسد به گوش تمام دنیا ... "حمیدرضا عبداللهی"
-
از پیراهنت - حسین منزوی
دوشنبه 12 اسفندماه سال 1398 07:23
از پیراهنت دستمالی می خواهم که زخم عمیقم را ببندم * و از دهانت بوسه ای که جهانم را تازه کنم. "حسین منزوی" *: در برخی منابع "زخم عتیقم" هم گفته اند.
-
مرا چه جای دل باشد - مولانا
دوشنبه 12 اسفندماه سال 1398 07:18
مرا چه جای دل باشد چو دل گشتهست جای تو. "مولانا"
-
ای که رویت چو گل - مولانا
دوشنبه 12 اسفندماه سال 1398 07:16
ای که رویت چو گل و زلف تو چون شمشادست جانم آن لحظه که غمگین تو باشم شادست. "مولانا"
-
مرا ببوس - هدا خاموش
دوشنبه 12 اسفندماه سال 1398 07:14
مرا ببوس با تنی برهنه زیر تگرگ هایی که سوژه ای برای شاعران شده مرا ببوس تا عشق شعر تازه ای شود برای دوست داشتن برای فرار از نقاشها نقاشی هایی که بوی جنون را به تصویر میکشند و یا از کتاب های ممنوعه ای که هرگز کلمات عشق را ننوشتند مرا ببوس با این که می دانم پشت هر بوسه ایِ یک جای کار می لنگد...! "هدا خاموش"
-
سر رشته شادیست خیال خوش تو - مولانا
دوشنبه 12 اسفندماه سال 1398 07:12
سر رشته شادیست خیال خوش تو سرمایه گرمیست مها آتش تو هرگاه که خوشدلی سر از ما بکشد رامش کند آن زلف خوش سرکش تو "مولانا"
-
مرا جوری در آغوش بگیر - نزار قبانی
دوشنبه 12 اسفندماه سال 1398 07:09
مرا جوری در آغوش بگیر که انگار فردا می میرم. و فردا چطور؟ جوری در آغوشم بگیر که انگار از مرگ بازگشته ام. "نزار قبانی"
-
آینه ی چشم هایت - علیرضا اسفندیاری
دوشنبه 12 اسفندماه سال 1398 07:06
اندامت را استاد پیکر تراشی آفریده .. تنت را شاعری عاشق با خط خون نوشته است! و من فقط در آینه ی چشم هایت تو را می توانم بسرایم ... "علیرضا اسفندیاری"
-
در نگاهت - شیرکو بی کس
دوشنبه 12 اسفندماه سال 1398 07:04
در نگاهت من خلوت تنهایی و ترانه ی تاکستانی هستم که درفصل سخاوت زمین به بار می نشیند. "شیرکو بی کس"
-
بی خوابی - روایا آرتیمووا
شنبه 28 دیماه سال 1398 16:08
بالشی که در آنبی خوابی هایت رابرایم جا گذاشتیاز توبه من نزدیک تر است!"روایا آرتیمووا"
-
دوست داشتن تو - روایا آرتیمووا
شنبه 28 دیماه سال 1398 16:07
دوست داشتن توشبیه آخرین چکّه ی آبی استکه مسافر مانده در بیابان را به آبادی می رساندشبیه آخرین کبریت یک کوهنورد گم کرده راهدر لبه ی پرتگاه دور و سردشبیه جُستن کوره راهی در جنگلو دست انداختن به آخرین تکه تخته ای که موج ها می آورندشبیه شعری استدر حاشیه ی کتابی کهنهبه دست خطی آشناببین: عشق ته ته ته تاب من استوقتی که بی...
-
صنما شاه جهانی - مولانا
یکشنبه 22 دیماه سال 1398 15:52
صنماشاه جهانیز تومن شاد جهانم ..."مولانا"برگرفته از کانال: باران دل@baran_e_delمتن کامل شعر در ادامه مطلب ز یکی پسته دهانی صنمی بسته دهانمچو برویید نباتش چو شکر بست زبانمهمه خوبی قمر او همه شادی است مگر اوکه از او من تن خود را ز شکر بازندانمتو چه پرسی که کدامی تو در این عشق چه نامیصنما شاه جهانی ز تو من شاد...
-
وقتی نباشی - نازنین عابدین پور
شنبه 14 دیماه سال 1398 08:01
وقتی نباشیتحمل تنهاییکار سادهای نیست چونتنهایی قبل از تو با تنهایی بعد از توزمین تا آسمان فرق میکند."نازنین عابدین پور"
-
برای رها کردنت دیر است - نازنین عابدین پور
شنبه 14 دیماه سال 1398 07:57
برای رها کردنت دیر استتو ریشه کرده ای در منمثل دانه ای بر دل خاکمثل کوهی بر بستر زمینمثل ابری بر فراز آسماندیگر نمی توانم رهایت کنمحتی اگرگوشه ای از قلبمبرای همیشه خالی بماند."نازنین عابدین پور"
-
ماه من تو باش - فرنگیس شنتیا
شنبه 14 دیماه سال 1398 07:46
در شبی چنین سیاهدر شبی چنین عبوس در شبی که دزد جیب دزد می زنددر شبی که دوست قلب دوست می درددر شب برادران سیلی و تعصب و شعاردر شب جهالت وقیحدر شب رجزدر شب گلو بریدن و ثوابدر شب نفس کشیدن و عذابدر شب شبانه قتل عامدر شب به خون کشیدن سپیده دمدر شبی که ریشه کرده در تمام شهر ماه من تو باش روشنای خانه ام تو باش تک چراغ...
-
شوق دیدار تو - فریدون مشیری
یکشنبه 8 دیماه سال 1398 18:03
شوق دیدار تولبریز شد از جام وجودم."فریدون مشیری"متن کامل شعر کوچه
-
تو همه راز جهان - فریدون مشیری
یکشنبه 8 دیماه سال 1398 17:59
تو همه راز جهانریخته در چشم سیاهتمن همهمحو تماشای نگاهت"فریدون مشیری"متن کامل شعر کوچه
-
بدون آغوشت - مریم قهرمانلو
یکشنبه 8 دیماه سال 1398 17:50
آنجا را نمیدانماما اینجا بی تو،بدون آغوشتخیابان به خیابان،برگ به برگپاییز به شدت دارد اتفاق میافتد..."مریم قهرمانلو"برگرفته از کانال: باران دل@baran_e_del
-
همین صدا - محمدرضا عبدالملکیان
یکشنبه 8 دیماه سال 1398 17:46
همین صداهمین ترانههمین بوی عید فرهادهمین هواهمین ضربان تند ثانیه هاهمین پامچالهمین دو ماهی قرمزهمین سیب به جا مانده از وسوسه ی حواهمین حالهمین هوای تازههمین آب و آیینههمین شمع و شمعدانیهمین قرآنهمین پیراهن تازههمین قاب عکس قدیمیهمین سفره ی هفت سینهمین بهانه های رنگارنگبهانه ی خوبی ستتو از یادم نمی روی ..."محمدرضا...
-
زندگی در اعماق امن است - رسول یونان
چهارشنبه 20 آذرماه سال 1398 08:25
زندگی در اعماق امن استاما زیبا نیستماهی هایی که در اعماق زندگی میکنندصید نمیشونداما طلوع آفتاب را هم نمیبینندکشتیها را نمیبینندحالا اسبی زیباپا به دریامیگذارداو را نیز نخواهند دیدبله، زندگی در اعماق غمانگیز است."رسول یونان"
-
من بی تو دمی قرار نتوانم کرد - ابوسعید ابوالخیر
سهشنبه 12 آذرماه سال 1398 07:25
منبی تودمیقرار نتوانم کرد ...یک شکر تو از هزار نتوانم کرد"ابوسعید ابوالخیر"برگرفته از کانال: باران دل@baran_e_delمتن کامل شعر: من بی تو دمی قرار نتوانم کرداحسان ترا شمار نتوانم کردگر بر تن من زفان شود هر مویییک شکر تو از هزار نتوانم کرد"ابوسعید ابوالخیر"
-
این لب برای نبوسیدن است - فرنگیس شنتیا
سهشنبه 12 آذرماه سال 1398 07:05
این لب برای نبوسیدن است این دهان برای نخندیدناین سینه برای آه کشیدن است این سر برای به دیوار ساییدنای آزادی ، آزادی ، آزادیای شکل سرافکنده خواب های بالدار بی تعبیر شالی همیشه سیاه بر گردن شکسته خود بیاویزاین خانه برای سوختن استاین آسمان برای نباریدناین شهر برای پوسیدن استاین جاده ها برای نرسیدن"فرنگیس...
-
ای صبا گر بگذری بر زلف - عطار
شنبه 11 آبانماه سال 1398 17:17
ای صبا گر بگذری بر زلف مشک افشان او همچو من شو گرد یک یک حلقه سرگردان او "عطار"
-
ای صبا گر بگذری بر کوی - ناشناس
شنبه 11 آبانماه سال 1398 17:15
ای صبا گر بگذری بر کوی مهرافشان دوست یار ما را گو سلامی، دل همیشه یاد اوست. "ناشناس" اشعار مشابه: ای صبا گر بگذری بر زلف مشک افشان او (عطار)
-
بی ما تو به سر بری همه عمر - سعدی
شنبه 11 آبانماه سال 1398 16:58
بی ما تو به سر بری همه عمر من بی تو گمان مبر که یکدم! "سعدی" متن کامل شعر در سایت گنجور
-
بازت داشتم از رفتن - رضا کاظمی
شنبه 11 آبانماه سال 1398 16:53
بازت داشتم از رفتن با سِحر آوازهای نخوانده و نرمای ابرهای نباریده اما... رفتی. از میان شکسته های آینه و تکه های آفتاب بر پلی از رنگین کمان گذشتی، رفتی. رفتی تا ماه تا گل سرخ تا سحر آواز پرنده ای که از دور تو را می خواند و من ماندم در هراس آوازهایی که دیگر نمی بارند و ابرهایی که دیگر نمی خوانند! "رضا کاظمی"